به گزارش اختصاصی رصد روز ، مافیای شکل گرفته در بازار فولاد همچنان میل به خودسری دارد و بی آنکه به مفهوم بهره وری جمعی فکر کند تنها در پی برآورده کردن منافع دلالانی است که به صورت خواسته توسط برخی گروههای صاحب نام اقدام به کارشکنی و گروکشی در بورس کالا می کند. مسئله ای که این روزها بورس کالا را دستخوش تأثیرات منفی انفعالات گروهی از زیاده خواهان کرده به مسئله عدم همکاری برخی از واحدهای تولیدی در عرضه محصولات معدنی در بورس کالا برمی گردد. بی شک ایجاد شفافیت در این موضوع سبب خواهد شد تا همه گروههای بالادستی و پائین دستی فولاد منتفع شوند اما اینکه چرا برخی تنها خواهان سهم نجومی و درنتیجه برگرداندن ورق عرضه محصولات معدنی به شیوه مافیاپروری هستند مسئله ای است که توجه نهادهای نظارتی را به آن می طلبد.
نکته اصلی در این مورد به نگاه بخشی نگر ارتباط دارد زیرا بدون در نظر گرفتن کل زنجیره نمی توان انتظار داشت که در طولانی مدت عدم استقبال از عرضه محصولات معدنی در بورس کالا نتایج رضایت بخشی را رقم بزند. اگرچه ضرایب موجود برای برخی محصولات مانند کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی نسبت به نرخ شمش فولاد خوزستان مورد اعتراض است اما در نهایت چیزی که از عرضه کل زنجیره فولاد به بورس کالا استنتاج می شود ایجاد شفافیت پایدار است.
در واقع به واسطه شفافیتی که در بورس کالا وجود دارد شرکتها می توانند از این مسئله به عنوان کلید رهایی از نظارت های گاه و بیگاه و دست و پا گیر استفاده کنند اما شانه خالی کردن از این مسئله بدون شک ابهاماتی را ایجاد می کند که در آن باید چرایی عدم استقبال برخی را به شفافیت جویا شد.
عدم عرضه محصولات معدنی به بورس کالا تنها رانت موجود در بازار فولاد را به حداکثر ممکن می رساند و در این میان گروههایی که مانع از انجام این موضوع هستند در مظان اتهام بیشتری قرار دارند. نگاهی به وضعیت عرضه کنسانتره در بورس کالا و نتایج مثبتی که به این واسطه رقم خورده نشان می دهد که اصرار برای عرضه این محصولات در خارج از بورس کالا در مغایرت با شفافیت است.
مروری گذرا بر روند قیمتهای نجومی در سه ماهه تیر ، مرداد و شهریور سال قبل شمش فولادی در بخشهای پائین دستی نشان می دهد که یکی از عوامل اصلی گرانی به عرضه قطره چکانی در بورس کالا ارتباط دارد. تا جاییکه تنها در هیمن یک مورد شاهد گرانفروشی ۲۰ درصدی نسبت به قیمت جهانی بودیم.
این مسئله گویای حقیتی است که نباید ساده چشم از آن بست زیرا وقتی امکان عرضه محصولات معدنی به قدرکفایت وجود دارد علت مخالفت با آن و به دنبال اجماع گشتن در این خصوص یعنی فشار دادن گلوی صنایع پائین دستی فولاد که می تواند برای بخش تولید کشور بسیار مهلک باشد آن هم در سالی که قرار است موانع پیش روی تولید برداشته شود. از این این گذشته برخی ها باور دارند که صنایع پائین دستی در این حوزه مجبور به تن دادن سیاستهایی هستند که بقای آنها را تضمین می کند و این فشار عمدتاً از سوی بالادستی ها اتفاق می افتد. در این صورت باید گفت که هدف توجیه گر وسیله ایست که در آن برخی مجتمع های تولیدی به فکر گسترش امپراطوری خود هستند.