به گزارش رصد روز، در نشست هماندیشی رئیس سازمان بورس با معاونان هماهنگی امور اقتصادی استانداریهای سراسر کشور سخنان زیبایی مطرح شد؛ از پذیرشهای جدید در بورس و فرابورس و اهداف سازمان تا سهام عدالت؛ نشستی که اگرچه هم اندیشی را رقم زده است؛ اما خیال سهامداران را از فرارسیدن روزهای روشن برای بورس راحت نمی کند و به نظر میرسد نشست هماندیشی و سخنان مطرحشده، باز هم در راستای خبر درمانی بوده است، چرا که تاثیر آنها را در بازار سرمایه شاهد نیستیم.
پذیرشهای جدید در بورس و فرابورس
مجید عشقی در بخشی از این نشست اعلام کرد: با برگزاری این همایشها، شاهد پذیرشهای جدید در بورس و فرابورس بودیم به طوریکه نزدیک به ۱۵ تا ۲۰ پذیرش جدید در بورس و فرابورس اتفاق افتاد و همچنین تامین مالی از طریق اوراق بوده که برخی عملیاتی شده و برخی نیز در حال انجام است.
این گفته ها در شرایطی است که ارزش معاملات بورس تهران حوالی ۲ هزار میلیارد تومان است. البته قبل از محدود کردن دامنه نوسان نوسان نیز، اعداد بسیار پایینی را ثبت کرده بود، به طوری که مطابق تصویر زیر، ارزش معاملات بورس تهران به اعداد سال ۱۳۹۷ بازگشته است.
برای فهم بهتر این اتفاق باید پرسید که آن زمان چند شرکت در بورس بوده و الان چند شرکت وجود دارد؟ آن زمان چند کد فعال معامله میکردند و اکنون چند کد؟ عددی که عمیقا میتواند احوال بد این روزهای بازار سرمایه را به تصویر بکشد.
حال اگر منظور رئیس سازمان بورس از «پذیرشهای جدید» به اوراق بدهی برگردد نیز، اوضاع چندان متفاوت نیست؛چرا که به گفته ایشان، نرخ بهره بالا چالشی برای تولید و اقتصاد است و کوچکترین ثمره آن در عدم فروش حتی ۱ ریال اوراق دولتی در ششمین حراج سال بازتاب شد؛ یعنی بازدهی بدون ریسک قریب به ۳۰ درصدی دیگر جذاب نیست.
حمایت از حقوق سهامداران
یکی دیگر از مواضع عشقی، رئیس سازمان بورس، برشمردن حمایت از حقوق سهامدران در سال ۱۴۰۳ است. اصلا قصد نبش قبر کردن و کارهای نیمه تمام سازمان در گذشته را نداریم! اما اگر هدف سازمان حمایت از حقوق سهامداران است، چرا به حرف همان سهامداران دامنه نوسان را به حالت قبل باز نمیگرداند؟
دامنه نوسان محدود یعنی انباشت ترس و تشدید تمایل برای فروش! اتفاقی که مشابه آن در بهار ۱۴۰۰ افتاد و نتیجه آن نیز به ضرر بازار سرمایه تمام شد. اگر تخصصی در این زمینه وجود ندارد چرا از تاریخ عبرت نمیگیرید؟ اگر اعتقاد بر این است که تمام سهامداران قدرت تحلیل ندارند، برای رسیدن به هدف سال، تشکیل کانون سهامداران و دادن تریبون و سیت مهم در سازمان میتواند این مهم را محقق سازد.
تاسیس ۳۰۰ نهاد مالی جدید
عشقی درباره اقدامات انجام شده در دو سال گذشته نیز تصریح کرد: با هدف کنترل هیجانات در بازار، نزدیک به ۳۰۰ نهاد مالی جدید تاسیس شده که واسطه بین مردم و شرکتهای سرمایهگذاری هستند.
اما در نقد این سخنان نیز به گفته حسین خزلی، با سابقه ۲۳ سال مدیریت نهادهای مالی در بازار سرمایه برمیگردیم: «رشد قابل توجه بورسها در سالهای ۹۷، ۹۸ و ۹۹ باعث شد، بسیاری از نهادهای مالی به شدت دنبال توسعه کمّی و کیفی باشند. اما متاسفانه رکود ۳ سالهی حاکم بر بخش سهام و کاهش مداوم درآمدها، خصوصاً کمای عمدی ماههای اخیر، تمام این برنامههای توسعهای را بر باد داده و اکثر نهادهای مالی بازار سرمایه، حتی بزرگان، در حال تعدیل نیرو، کاهش هزینه، بستن شعب، تعطیل خدمت و عقب گرد هستند.»
افزایش اثر بخشی و کارایی حوزه نظارتی
یکی دیگر از اهداف سازمان بورس برای سال ۱۴۰۳ افزایش اثر بخشی و کارایی حوزه نظارتی برشمرده شد. حوزهای که به نظر میرسد واقعا در دستور کار سازمان بورس قرار گرفته و نظارتها نسبت به قبل افزایش یافته است! اما همچنان مواردی وجود دارد که بررسی آنها خالی از لطف نیست.
بعد از اتفاقات سال گذشته و درست زمانی که بازار از ریل صعودی خود خارج شد، دو صندوق بزرگ یعنی «آساس» و «سرو» کمترین شوک را از رسوایی اردیبهشت ۱۴۰۲ متحمل شده و در زمان کوتاهی به مدار مثبت برگشند که طبیعتا بررسی سبد این دو صندوق میتوانست برای هر سهامداری جذاب و کلاس آموزشی باشد. اما بررسیهای اقتصاد آنلاین نشان میدهد که «آساس» و «سرو» به ترتیب به «درهآور» و «سیستم» بیشترین وزن را تخصیص داده و به علت رشد آنها، بازدهی این دو صندوق نیز قابل قبول ارزیابی شده است؛ اما اگر بخواهیم ریزتر به این دو شرکت نگاه کنیم، درمییابیم که ارزش معاملات روزانه آنها زیر ۵ میلیارد تومان است که قاعدتا ایجاد روند در این گونه سهمها عددی خیلی کمتر از ۵ میلیارد را نیاز دارد. این درحالی است که p/e «سیستم» به بالای ۲۰ رسیده و «درهآور» نیز برخلاف شاخص صنعت رشد یافته و حتی حاشیه سود آن به طور معناداری کاهشی است.
حال سوال اینجاست که اصرار صندوق به سرمایهگذاری در سهام کوچک با نوسان بالا و ارزش بنیادی کمتر چیست؟ آیا در صنایع انتخابی برای ایجاد سبد، سهمهای ارزندهتری وجود نداشته است؟ اکنون اگر این مسئله به عادت همیشگی صندوقهای سرمایهگذاری بدل شود، چند نماد حبابی و پروژهای بر سر سهامداران خراب خواهد شد؟
مورد بعدی که شاید از تحرکات صندوقها عجیبتر هم باشد، نرخ گاز طبیعی مصرفی تولیدکنندگان است؛ در سال گذشته نحوه قیمتگذاری خوراک شرکتها چنان فشار فروشی را بر کلیت بازار ایجاد کرد که تمام مسئولان کشور در صرافت برای حل آن بودند؛ اما در نهایت فرمولی متشکل از نرخ ۴ هاب بزرگ دنیا مبنا قیمتگذاری قرار گرفت؛ اما بازهم در اوج نظارت سازمان، ۳ شرکت «شرانول»، «شبهرن» و «شسپا» که اتفاقا محصولات مشابهی نیز تولید میکنند، نرخ گاز طبیعی خود را برای فروردین ماه اعلام کرده که دچار تناقضات بسیار شدیدی است؛ به طوری که نرخ اعلامی آنها به ترتیب ۱٬۸۰۰، ۷۸۰ و ۶٬۳۰۰ تومان بودهاست که با هیچ منطق و استدلالی قابل درک و توجیه نیست.
سهام عدالت
با تمام کم و کاستیها و ایراداتی که در برگزاری مجامع استانی جهت آزادسازی سهام عدالت وارد است، اما اقدام ویژهای بود که بالاخره و بعد از گذشت چند سال در دستور کار قرار گرفت. در این خصوص مقرر شد که طبق برنامه، مجامع استانی تمام استانهای کشور تا پایان مرداد ماه امسال برگزار شده و بالاخره این ماراتن طاقتفرسا به پایان برسد؛ اما به نظر میرسد در زمان ۲ ماهه باقی مانده، این اتفاق هرگز میسر نخواهد شد و مجددا باید شاهد دستورالعمل جدیدی از سوی شورا عالی بورس باشیم.