گیشه در دام تاجران سینما

از سال ۱۳۸۳ که نسخه قاچاق فیلم «مارمولک» به صورت گسترده پخش شد تا این لحظه که ۱۹ سال از آن روز‌ها می‌گذرد، حدود ۴۰ فیلم در سینمای ایران، قاچاق شده است؛ یعنی به طور میانگین سالی ۲.۲ فیلم! اما می‌توان گفت بخش گسترده این آمار مربوط به دوران ...

به گزارش رصد روز، سال ۱۴۰۲ در حالی به ایستگاه پایانی خود رسید که شیرینی فروش هزار میلیاردی آن با زهرِ مرگ برخی از مهم‌ترین چهره‌های تاریخ سینمای ایران آغشته شد. قتل داریوش مهرجویی و مرگ بیتا فرهی و پایان نسل سحرانگیز «هامون» به عنوان یکی از شاخص‌ترین آثار ژانر اجتماعی، همزمان با سالی شد که سینمای ایران، بیش از پیش از ارتباط با جامعه، جا ماند. همان جامعه و بُعد از زندگی خاکی که می‌بایست با هنر خاص و فرهنگ به‌طور عام یا جامعه‌ای که هنرمند در آن زندگی می‌کند مرتبط می‌بود.

حال سینما به عنوان هنر هفتم، تبدیل به دکانی صرفا برای فروش شده، از مفهوم ذاتی خود فاصله گرفته و در مسیر بیگانه شدن با جامعه و مضامین اجتماعی پیش می‌رود. امروز بُعد صنعتی سینما به ماهیت و رسالت سینما در ایران غالب شده و این هنر نیز برای بقا به دنبال درآمد می‌گردد. فروش هزار و ۱۴۷ میلیاردی سینمای ایران در سال ۱۴۰۲، به مدد اکران چند اثر کمدی، مصداقی بر این مدعا و اتفاق قابل توجهی است، اما تازه نیست، مسیری که مدیران سینمای ایران پس از پشت سر گذاشتن حوادث سیاسی و اجتماعی طی دو دهه اخیر، پیش گرفتند، پناه بردن به ژانر کمدی برای نجات بود.

امروز، اما در آستانه فصلی تازه، نوشتن از بحران جدی سینمای ایران اجتناب‌ناپذیر است. این در واقع باز کردن دفتر تازه‌ای از تکانه‌های مالی و روانی بر پیکر نحیف سینمای این مرز و بوم است. با این حال، قاب آماری سینمای ایران در سال ۱۴۰۲، داده‌هایی اعجاب‌انگیز دارد، داده‌هایی که به صورت رسمی و جامع، تنها می‌توان در سامانه سمفا آن‌ها را جست‌و‌جو کرد، سامانه‌ای که پیشتر شائبه انحصارگری و پرفروش‌نمایی، در حوالی آن موج می‌زد.

در نگاهی اجمالی به کارنامه سینمای ایران در سال ۱۴۰۲، درمی‌یابیم که تا این لحظه، ۵۵ فیلم در سالن‌های کشور اکران شدند و در بیش از ۷۱۷ هزار سانس، حدود هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان فروش را رقم زدند. در این بازه زمانی سینمای ایران، میزبان ۲۶ میلیون نفر مخاطب در سالن‌های خود بود. در سال گذشته مجموعا ۴۸ فیلم در سالن‌های سینمایی کشور اکران شده بودند و در بیش از ۶۲۳ هزار سانس، مجموعا ۴۱۲ میلیارد تومان نیز فروش داشتند. میزان مخاطبان نیز ۱۴ میلیون نفر بود. همچنین آمار گیشه حکایت از آن دارد که تا این لحظه فیلم سینمایی «فسیل» به کارگردانی کریم امینی با فروشی معادل ۳۲۴ میلیارد تومان پرفروش‌ترین و فیلم سینمایی «میان صخره‌ها» ساخته مختار عبداللهی با فروشی معادل ۲۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان کم‌فروش‌ترین فیلم در سال ۱۴۰۲ بودند.

پس از «فسیل»، «هتل» با ۲۷۲ میلیارد تومان، «هاوایی» با ۸۰ میلیارد تومان، «شهر هرت» با ۷۷ میلیارد تومان، «ویلای ساحلی» با ۶۲ میلیارد تومان، انیمیشن «بچه زرنگ» با ۶۲ میلیارد تومان، «ورود خروج ممنوع» با ۳۱ میلیارد تومان، انیمیشن «نارگیل۲» با ۲۷ میلیارد تومان و نهایتا فیلم اجتماعی «سه کام حبس» با ۱۹ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان، پرفروش‌ترین فیلم‌های جدول اکران بودند.

بی‌عدالتی در اکران؛ سینمای اجتماعی کجاست؟
«فیلم ما تنها دو هفته باید اکران شود، ما چه کف فروش را پر کنیم و چه این کار را نکنیم تنها دو هفته می‌توانیم در پرده سینما بمانیم»، «پس از دو سال فیلم را در شرایطی اکران کردند که مخاطب سینما بسیار کم است، اما آثار مورد علاقه خودشان را در ایام پرمخاطب نمایش می‌دهند»، «این فیلم سرگروه پردیس سینمایی کورش را دارد که در این صورت باید ۳۰ سالن در اختیار داشته باشد، اما درحال حاضر ما ۱۲ سالن داریم»، «متاسفانه عده‌ای هم در سمت پخش کننده و هم در جایگاه سینمادار فعالیت می‌کنند که این موضوع اصلا درست نیست و باعث می‌شود یک سری از افراد قربانی شوند. وقتی پخش کننده و سینمادار یکی می‌شود در نتیجه آن‌ها به سلیقه سازی می‌پردازند»؛ این‌ها بخشی از اظهارات محمود غفاری، کارگردان فیلم «شماره ۱۷ سهیلا» است که می‌تواند خلاصه‌ای از بی‌عدالتی در اکران فیلم‌های اجتماعی در ایران باشد.

همین حالا و با نگاهی اجمالی به جدول اکران درخواهید یافت که بیش از ۷۰ درصد ظرفیت سینمایی کشور بین آثار کمدی و باقی‌مانده آن به چند اثر اجتماعی اختصاص یافته است. کمدی‌ها نزدیک با ۷۰۰ سینمای کشور را در اختیار دارند و برخی مانند «فسیل» ۱۲ ماه است که در حال اکران است. نکته مهم دیگر اینکه، ظاهرا تهیه‌کنندگان و سینماداران تشخیص داده‌اند که فیلم «فسیل» از کریم امینی به دلیل موفقیت فروش، با فیلم «شهر هرت» از همین کارگردان به طور همزمان اکران شود و این جزو معدود دفعاتی است که دو فیلم از یک کارگردان را روی پرده سینما می‌بینیم. نکته مهم دیگر، یک تضاد آشکار برای اختصاص سالن و نوبت نمایش به فیلم‌های اجتماعی است.

به این ترتیب که تقریبا مخاطبانی که علاقه‌مند به تماشای فیلم‌های اجتماعی هستند، کمتر می‌توانند این نوع فیلم‌ها را در زمانی که مناسب و معقول باشد، ببینند. بنابراین، اختصاص نوبت نمایش به فیلم‌های اجتماعی جز در پردیس‌های سینمایی شاخصی مانند کوروش، نامرتب و نادرست است.

قاچاق فیلم، ارمغان ریاست محمد خزایی
از سال ۱۳۸۳ که نسخه قاچاق فیلم «مارمولک» به صورت گسترده پخش شد تا این لحظه که ۱۹ سال از آن روز‌ها می‌گذرد، حدود ۴۰ فیلم در سینمای ایران، قاچاق شده است؛ یعنی به طور میانگین سالی ۲.۲ فیلم! اما می‌توان گفت بخش گسترده این آمار مربوط به دوران ریاست محمد خزایی بر سازمان سینمایی است. «برادران لیلا»، «تفریق»، «اورکا»، «جنگ جهانی سوم»، «خط فرضی»، «بی رویا» و «ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا»، «قصیده گاو سفید»، «شب، داخلی، دیوار» و «فسیل» مجموع فیلم‌های قاچاق شده در دوران ریاست محمد خزایی است که ۸ عدد از آن‌ها مربوط به سال جاری است!

از عوامل فیلم تا لابراتوار، افرادی مشخص از بدنه مدیریتی سینما و پخش‌کنندگان خارجی، ابعاد و اشخاص مفروض بر قاچاق فیلم‌ها محسوب می‌شوند. قاچاقی که برخی آن را سازمان‌یافته تلقی می‌کنند. مسیری که ادامه آن، تهیه کنندگان را به‌تدریج برای سرمایه‌گذاری و ساخت فیلم بی انگیزه می‌کند. برای جلوگیری از یک بی انگیزگی بزرگ و ضربه زننده، شناخت این مجاری نامعین انتشار غیرقانونی فیلم و محکومیت آن‌ها و البته رسانه ای‌شدن این محکومیت ها، در اولویت نهاد‌های سینمایی مسوول است.

در تازه‌ترین به‌روزرسانی بخش پروانه نمایش‌های صادرشده این سامانه در سال ۱۴۰۲، نام ۲۳ فیلم دارای مجوز و اکران نشده را می‌توان دید که شامل فیلم‌های «برزنگی» از حسین قاسمی جامی، «این جمعیت قابل کنترل» از مهرداد فرید، «هفتاد سی» ابراهیم عامریان و بهرام افشاری، «یادگار جنوب» از حسین دوماری و پدرام پورامیری، «قلهک» از مصطفی شایسته، «لخته‌گی» از کاوه دهقان‌پور، «پلان آخر بازی» از پیمان شاه‌بداغلو، «تصویرم در آینه نیست» از محمدرضا خاکی، «آغوش درخت» از بابک خواجه‌پاشا، «یک تکه ابر» از علی قوی‌تن، «تَرَک عمیق» از آرمان زرین‌کوب، «۷۶۰۰» از بهروز باقری، «شوماه» مژگان بیات، «لابی» از امیرشهاب رضویان و محمد پرویزی، «ریش قرمز» از محمدرضا تخت‌کشیان و ماکان آشوری، «سم‌پاشی» از محمدعلی سجادی و علی یاور، «راه رفتن روی علف‌های خشک» از مهران مهدویان، «دنیای شیرین ما» از قدرت‌اله صلح‌میرزایی و عباس خواجه‌وند، «باد در کشتزار‌های نیشکر» از سعید شاهسواری و ابراهیم اشرف‌پور، «رویای ساحلی» از رقیه احمدی و آرش سجادی، «شاید جای دیگر» از مجتبی متولی و علی تصدیقی، «کارزار» از محمد قاضی و شهرام اسدزاده و «مامان و سی‌سی» ازامیر سمواتی و امیر محمدنژاد می‌شود.

از بین این فیلم‌ها، «یادگار جنوب» و «در آغوش درخت» اکران نشده‌های جشنواره فجر سال قبل هستند که احتمالا هنوز فرصت باب میل سازندگان برای اکران پیدا نشده است.

به فیلم‌های «استاد»، «وابل»، «روایت ناتمام سیما»، «عطرآلود» و «هفت بهار نارنج» هم مانده و «سینما متروپل» محمدعلی باشه‌آهنگر نیز فعلا ممیزی‌های وارد شده و مانع از اکران آن شده است. موارد مشابه دیگر «مامان» ساخته آرش انیسی و مجید برزگر، «علت مرگ: نامعلوم» از علی زرنگار و مجید برزگر، «مسیح پسر مریم» از مهدی فرجی، «غیبت موجه» عباس رافعی و «شیشلیک» محمدحسین مهدویان هستند.

در کنار فیلم‌های مشکل‌دار، چند فیلم سینمایی دیگر هم هستند که محصول سال‌های گذشته‌اند و با وجود پروانه نمایش و حتی برنامه‌ریزی برای اکران هنوز رنگ پرده را ندیده‌اند که به «کوچه ژاپنی‌ها»، «زعفرانیه ۱۴ تیر»، «ملاقات با جادوگر»، «۲۸۸۸»، «سینما شهر قصه»، «رو در رو»، «خط نجات»، «۱۹»، «هشت روز هفته»، «احمد به تنهایی» و «برف آخر» می‌توان اشاره کرد.

بسیاری از این فیلم‌ها در حالی در صف انتظار برای اکران عمومی هستند که طولانی شدن اکران چند فیلم خاص در سالی که رو به پایان است، انتقاد‌هایی را در پی داشت و از آن سو کمبود ظرفیت نمایشی و اعمال سلیقه در آیین‌نامه اکران هم مطرح می‌شد.

این گزارش، خلاصه‌ای از سال آماری سینمای ایران بود، سالی که سینمای ایران در آن، با امید به آینده‌ای نیک و پربار، وارد مسیر ارتقاء و همچنین جبران مافات گذشته شد و با دوپینگ خواص قد راست کرد و حال در انتهای این راه پر پیچ و خم، دورنمایی از رسالت خود در جامعه ایرانی ندارد.‌ ای کاش که بذر امید را آفت یأس و بی‌فردایی نخشکانده باشد.

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط