۴ راه ساده برای شناخت اهداف کوچک

تعیین بهترین اهداف برای نیاز‌های شما تقریباً شبیه سرو فرنی است، باید درست باشد.

همانطور که گفته شد، هیچ دستورالعمل درست یا دمای مناسبی وجود ندارد که برای همه مفید باشد.

اهداف، مانند فرنی، یک نوع مناسب از همه محصولات نیستند. هدف متوسط شاد برای هر یک از ما می‌تواند بسیار متفاوت از اهداف دیگر باشد.

اگرچه یکی از روش‌های رایج تفکر، پرهیز از بلندپروازی است، اما هدف بسیار کوچک نیز می‌تواند مشکل‌ساز باشد.

این روش‌ها را برای شناسایی اهدافی که به نوعی کوچک محسوب می‌شوند، در نظر بگیرید.

اهداف شما توانایی‌هایتان را به چالش نمی‌کشد

تلاش برای پیشرفت، موفقیت و دستیابی به اهداف ذاتاً دشوار است.

ایده اساسی در مورد تعیین و رسیدن به اهداف زندگی، این است که این موارد نیاز به تلاش اساسی دارند.

تهیه یک تخم مرغ آب‌پز شده نیاز به قرار دادن آب در ظرف، روشن کردن اجاق گاز، انداختن تخم مرغ و انتظار دارد.

احساس کوچکی که در طی فرآیند جوشاندن تخم مرغ ایجاد می‌شود، به سختی خون شما را از طریق رگ‌ها عبور می‌دهد.

وظایف کوچک و روزمره، به ما هیچ الهامی نمی‌بخشد و کوچکترین محدودیتی را برای ما ایجاد نمی‌کند.

هنگامی که اهداف شما از شما نمی‌خواهد بیشتر کار کنید، تمرکز لیزر را حفظ کنید یا خون را پمپاژ کنید، مهم این است که یک وزنه سنگین‌تر بلند کنید.

یک هدف سالم ما را مجبور می‌کند کمی از منطقه امن خود خارج شویم.

اهداف شما تغییر اساسی در زندگی ایجاد نمی‌کنند

هدفی را در نظر بگیرید که ثروت خود را به میزان یک درصد افزایش دهید یا یک تعطیلات ۱۰ روزه را برای یک هفته گذشته سال گذشته بگیرید.

چنین تغییرات ناچیز به سختی منجر به پیشرفت قابل توجهی در جبهه‌های مالی یا اوقات فراغت می‌شود. به این دلیل که آن‌ها حتی از راه دور تعویض بازی نیستند.

اهداف قوی وضعیت فعلی شما را ارتقا داده و آن را تا سطح قابل توجهی ارتقا می‌بخشند.

به عنوان مثال، افزایش ۵ درصدی درآمد ممکن است به شما کمک کند یک عرشه بسازید، یک ماشین جدید بخرید یا برای تعطیلات رویایی به یک جزیره گرمسیری دور بروید.

افزایش ۱۰ درصدی می‌تواند کار‌های بیشتری انجام دهد.

در حالی که پول و اوقات فراغت از جمله اقدامات قابل لمس متداول هستند، اهداف بلندپروازانه منجر به تغییر زندگی می‌شود که در سطح شخصی تجربه می‌کنید.

اهدافی که به طرز معنی‌داری روی شما تأثیر نمی‌گذارند، اغلب خیلی کوچک هستند.

اهدافتان به شما الهام نمی‌بخشند

اگر تا به حال ورزش کرده‌اید یا به نوعی مسابقه داده‌اید، این احساس که بازی در جریان است، لحظه‌ای از شور و اشتیاق ناب است.

شما می‌خواهید برنده شوید و دیگران نیز پیروز می‌شوند. همه شما احساس باانرژی بودن می‌کنید و اهداف زندگی نباید تفاوتی داشته باشند.

این بدان معنا نیست که افراد روزمره برای به دست آوردن انگیزه بالا باید یک چالش بسیار ست را امتحان کنند.

اما اهداف الهام‌بخش تمرکز شما را به خود جذب می‌کنند و باطن خود را به تمرکز و ادامه کار فرا می‌خوانند.

آن‌ها کششی دارند که توجه شما را به خود جلب می‌کند و باعث می‌شود شما به هدف برسید.

یکی از شاخص‌های این که هدف بسیار کوچک است، می‌تواند به عدم اشتیاق شما بازگردد.

هدف شما جزئیات خاصی ندارد

ایده مناسب‌تر شدن یا کسب درآمد بیشتر عالی به نظر می‌رسد.

حتی ممکن است به صورت یک جمله روی یک تکه کاغذ به صورت شیرینی کوچک به نظر برسد، اما اهداف جدی شامل برخی از جزئیات است که عزم راسخ شما برای رسیدن به آن‌ها را تأیید می‌کند.

یک ایده کلی خوب است، اما موارد خاصی در مورد تغییرات رژیم غذایی، رژیم‌های ورزشی و سایر جزئیات اساسی در مورد چگونگی رسیدن از امروز به روزی که برنده می‌شوید اغلب لازم است.

چنین اطلاعاتی به حفظ انگیزه شما در کار کمک می‌کنند. هدف شما بدون جزئیات ممکن است خیلی کوچک باشد.

هنگام تهیه یک برنامه عملی متعهد برای تعیین و دستیابی به اهداف، مهم است که انتظارات شما واقع‌بینانه باشد، تلاش‌های اساسی لازم باشد و شما کاملاً سرمایه‌گذاری کنید.

هیچ دلیلی وجود ندارد که فرنی شما خیلی گرم یا خیلی سرد باشد.

برگرفته از مقاله برایان تریسی