۵۰ سال از تاریخ سینما در نتفلیکس حذف شد

در حال حاضر، نتفلیکس میزبان ۴۰۰۰ فیلم است. تقریباً هر نوع فیلمی که ممکن است بخواهید ببینید؛ هر نوع فیلمی، به جز یک استثنا بزرگ.

به گزارش رصد روز،بنجامین اسوتکی در هالیوود ریپورتر نوشت: در حال حاضر، نتفلیکس میزبان ۴۰۰۰ فیلم است. تقریباً هر نوع فیلمی که ممکن است بخواهید ببینید؛ از کمدی رمانتیکی درباره یک ستاره کی‌پاپ تا داستان بلوغ خواننده‌ای در بوینس‌آیرس در بزرگ‌ترین و محبوب‌ترین سرویس پخش آنلاین جهان برای لذت شما در دسترس است. هر نوع فیلمی، به جز یک استثنا: فیلم‌های ساخته‌شده پیش از سال ۱۹۷۳.

تا ژانویه امسال، قدیمی‌ترین فیلم هالیوودی غیرمرتبط با تعطیلات در فهرست نتفلیکس «نیش» بود، اثری با بازی رابرت ردفورد و پل نیومن که ۵۲ سال پیش جوایز اسکار را درو کرد. این فیلم دل‌انگیز، یکی از شاهکارهای جورج روی هیل، با داستانی پر از پیچ‌وخم و موسیقی شاد ماروین هملیش که برای مدتی جاز رگتایم را به صدر جدول بیلبورد رساند، هنوز هم تماشایی است. با این حال، نتفلیکس حتما دارد سر به سرمان می‌گذارد. آیا الگوریتم این شرکت واقعاً تشخیص داده که هیچ اثری پیش از ۱۹۷۳ ارزش پخش در ژانویه ۲۰۲۵ را ندارد؟ نه «پدرخوانده»؟ نه «فارغ‌التحصیل»؟ نه شاهکار دیگر هیل با بازی ردفورد و نیومن، یعنی «بوچ کسیدی و ساندنس کید» محصول ۱۹۶۹؟

نوید بزرگ استریمینگ (پلتفرم‌های پخش آنلاین) قرار بود جهانی باشد که در آن هر فیلمی که تاکنون ساخته شده، با فشار یک دکمه فوراً قابل‌مشاهده باشد. و تا حدی، جدا از نتفلیکس، این وعده محقق شده است. پلتفرم‌های متعددی مثل آمازون، فاندانگو، پارامونت‌پلاس، ام‌جی‌ام‌پلاس و TCM وجود دارند که اگر انگیزه کافی برای جستجو و پرداخت هزینه اشتراک یا اجاره داشته باشید، کتابخانه‌های عظیمی از آثار کلاسیک را در اختیارتان قرار می‌دهند. کمی صبر کنید، حتی نتفلیکس گاهی با یک فیلم قدیمی فصلی (مثل «چه زندگی شگفت‌انگیزی» در کریسمس) شما را غافلگیر می‌کند.
با این حال، معلوم شده که انقلاب استریمینگ برای فیلم‌های کلاسیک نوعی فاجعه بوده است. در واقع، این انقلاب به‌آرامی و به‌طور روشمند حافظه جمعی فرهنگ را از هر چیزی که پیش از ــ خب، ۱۹۷۳ به نظر می‌رسد نقطه درستی باشد ــ ساخته شده، پاک کرده است.

در دوران پیش از استریمینگ، عاشقان جوان سینما به روش سنتی با فیلم‌های کلاسیک آشنا می‌شدند؛ بیدار ماندن تا دیروقت و تماشای «نمایش خیلی دیروقت» (The Late, Late Show). در آن روزها انتخاب زیادی برای فیلم‌های تلویزیونی نداشتید. گاهی جواهری مثل «توهم بزرگ» نصیبتان می‌شد و گاهی مجبور بودید مزخرفاتی مثل «بیچ بلنکت بینگو» را تحمل کنید. اما آن آموزش سینمایی اتفاقی، بیش از یک نسل از دوستداران سینما (و کارگردانان آینده مثل کوئنتین تارانتینو که عملاً با فیلم‌های آخر شب بزرگ شد) را با تاریخ سینما، هم آثار کلاسیک و هم فیلم‌های ضعیف، آشنا کرد. آن زمان همه می‌توانستند تقلید بدی از همفری بوگارت بکنند یا دست‌کم می‌دانستند او کیست. تقریباً همه حداقل یک‌بار «کازابلانکا» را دیده بودند.

حالا، عمدتاً به لطف پلتفرم‌هایی مثل نتفلیکس که توسط کامپیوترهایی بدون علاقه‌ای به اتفاقات غیرمنتظره یا تاریخ سینما اداره می‌شوند، دیگر این‌گونه نیست. در عوض، انقلاب استریمینگ محیط سرگرمی‌ای ایجاد کرده که آن‌قدر با محتوای بدون گزینش، هزاران فیلم، سریال‌های محدود و به‌تازگی آثار اوریجینال، شلوغ شده که فیلم‌های کلاسیک درست جلوی چشممان مدفون می‌شوند، مثل صندوق عهد در پایان اولین فیلم «ایندیانا جونز» (از یک بزرگ‌تر بپرسید که منظورم چیست). چرا تماشاگران امروزی باید زحمت جستجو در اپل تی‌وی‌پلاس یا گوگل‌پلی برای فیلمی کلاسیک مثل «ملکه آفریقایی» را به خود بدهند، وقتی صفحه اصلی نتفلیکس با پیشنهادهای اوریجینال مثل «یه جورایی باردار» و «لا دولچه ویلا» آن‌ها را فریب می‌دهد؟ البته دلایل زیادی وجود دارد که چرا باید ماجراجویی جان هیوستون در سال ۱۹۵۲ را ببینند، از جمله شیمی خشن بوگارت و کاترین هپبورن روی پرده؛ اما اکثرشان این کار را نمی‌کنند. در عوض، امی شومر را با شکم مصنوعی تماشا می‌کنند. چون دیگر «نمایش خیلی دیروقت» نیست که آن‌ها را مجبور به تماشای فیلم خوب کند.
بی‌تردید دلایل اقتصادی هوشمندانه‌ای پشت تصمیم نتفلیکس برای نادیده گرفتن ۵۰ سال اول تاریخ هالیوود وجود دارد. این پلتفرم اعداد را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که ۳۰۰ میلیون مشترک آن به فیلم‌های ساخته‌شده پیش از «نیش» علاقه‌ای ندارند و تصمیم گرفته که تولید و پخش محتوای خودش، به‌جای پرداخت هزینه مجوز برای فیلم‌های قدیمی‌تر، مدل تجاری سودآورتری است. و این برای نتفلیکس اشکالی ندارد. کسی این سرویس را نگهبان معبد سینما انتخاب نکرده است. می‌تواند هر تعداد فیلم بی‌کیفیت مثل «ماه شورشی» و «اطلاع قرمز» که می‌خواهد بسازد. می‌تواند هر سال دلخواهی را به‌عنوان نقطه قطع کتابخانه‌اش انتخاب کند.

اما ارزشش را دارد که به آنچه در این فرایند از دست می‌رود توجه کنیم؛ در حالی که استریمینگ و الزامات سرد الگوریتمی‌اش همچنان فرهنگ را تسخیر می‌کند و همه ما را به بی‌سوادان سینمایی تبدیل می‌کند.

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط