به گزارش رصد روز، در ماههای اخیر موجی تازه در بازارهای مالی جهان شکل گرفته است و شرکتهایی که با افت عملکرد و کاهش سودآوری مواجه شدهاند، به خرید گسترده بیتکوین و سایر رمزارزها روی آوردهاند. این روند که تحت تاثیر حمایت آشکار دونالد ترامپ از صنعت داراییهای دیجیتال شدت گرفته، به یک تب رمزارز تبدیل شده است. اما در کنار جهش کوتاهمدت قیمت سهام این شرکتها، خطرهای سنگینی نیز در کمین قرار دارد.
نمونه شاخص این جریان، شرکت فرانسوی «سیکوانز کامیونیکیشنز» است که تصمیم گرفت ۳۸۴ میلیون دلار از طریق بدهی و عرضه سهام جذب و صرف خرید بیتکوین کند. نتیجه اولیه جهش ۱۶۰ درصدی ارزش سهام بود. موارد مشابه در صنایع گوناگون از بیوتکنولوژی و هتلداری تا استخراج طلا و تولید سیگار الکترونیکی نیز تکرار شده است.
تنها در ۱۲ ماه منتهی به آگوست ۲۰۲۵، ۱۵۴ شرکت عمومی در مجموع بیش از ۹۸ میلیارد دلار برای خرید رمزارزها جذب یا تعهد کردهاند. این در حالی است که پیش از آن، کل رقم جذبشده تنها حدود ۳۴ میلیارد دلار توسط ۱۰ شرکت بود.
مدل اغلب این شرکتها ساده است. جذب سرمایه از بازار بدهی یا سهام، خرید سریع بیتکوین یا توکنهای دیگر و نمایش شفاف داراییهای دیجیتال به سهامداران. سرمایهگذاران بر شاخص «بیتکوین به ازای هر سهم» تمرکز دارند؛ هرچه این رقم سریعتر افزایش یابد، ارزش سهام شرکت فراتر از ارزش واقعی داراییهایش قیمتگذاری میشود.
در برخی کشورها این مسیر حتی مزیت مالیاتی دارد. برای نمونه در ژاپن سود رمزارز تا ۵۵ درصد و سود سهام تنها ۲۰ درصد مالیات دارد. این تفاوت موجب شده سرمایهگذاری غیرمستقیم در رمزارز از طریق سهام شرکتها جذابتر از نگهداری مستقیم آن باشد.
با وجود هیجان و سودهای ظاهری که ورود شرکتها به بازار بیتکوین ایجاد کرده، کارشناسان معتقدند این روند در دل خود مجموعهای از خطرات ساختاری و بلندمدت را پنهان کرده است که میتواند نهتنها این شرکتها بلکه بخشهای وسیعی از بازار مالی را تحت تأثیر قرار دهد. نخستین و آشکارترین تهدید، ریسک سقوط قیمت رمزارزها است. بیتکوین و سایر داراییهای دیجیتال بهطور ذاتی نوسانهای شدید قیمتی را تجربه میکنند. افت ناگهانی ارزش این داراییها بلافاصله بر ارزش بازار سهام شرکتهایی که بخش عمده سرمایه خود را به آنها اختصاص دادهاند، اثر میگذارد. در چنین شرایطی حتی شرکتهایی که عملکرد عملیاتی مناسبی دارند نیز ممکن است صرفاً بهدلیل کاهش ارزش پرتفوی رمزارزی با ریزش شدید سهام روبهرو شوند.
از سوی دیگر، بدهی سنگین بهعنوان یک عامل تشدیدکننده بحران عمل میکند. بسیاری از این شرکتها برای خرید مقادیر بالای بیتکوین از وامهای کلان و انتشار اوراق بدهی استفاده کردهاند. این ساختار مالی باعث میشود که در صورت افت قیمت رمزارزها نهتنها ارزش داراییها کاهش یابد بلکه توان بازپرداخت تعهدات مالی نیز به خطر بیفتد. در سناریوهای بدبینانه فشار برای پرداخت سود و اصل بدهی ممکن است شرکتها را مجبور به فروش سریع و گسترده بیتکوین در کفهای قیمتی کند که این خود موج تازهای از کاهش قیمت را بهدنبال خواهد داشت.
مسئله دیگر چرخه وابستگی خطرناک است که این مدل کسبوکار ایجاد میکند. بسیاری از این شرکتها برای حفظ جذابیت سهام خود نزد سرمایهگذاران و ادامه دریافت حقالزحمه مدیریتی ناچارند بهطور مداوم بیتکوین بیشتری خریداری کنند تا شاخص «بیتکوین به ازای هر سهم» افزایش یابد. این روند بهنوعی آنها را در یک حلقه معیوب گرفتار میکند که تداوم آن وابسته به رشد پیوسته بازار است. به بیان دیگر، هر توقف یا افتی در قیمتها میتواند کل منطق سرمایهگذاری را زیر سؤال ببرد.
در این میان نباید ریسک سرایت بازار را نادیده گرفت. تمرکز بالای شرکتهای متعدد بر یک دارایی واحد باعث میشود که هر شوک قیمتی در بازار بیتکوین بهسرعت به موجی از فروشهای اجباری و خروج سرمایه در کل بازار رمزارز و حتی سهام این شرکتها منجر شود. این زنجیره میتواند نهتنها سرمایهگذاران مستقیم بلکه کل اکوسیستم مالی مرتبط با این داراییها را تحت فشار قرار دهد و به یک بحران سیستمیک دامن بزند. بحرانی که ابعاد آن بهویژه در صورت همزمانی با ضعف نقدینگی یا رکود گسترده، میتواند فراتر از بازار رمزارز گسترش یابد.
برخی شرکتها پا را فراتر گذاشته و به خرید اتریوم، سولانا یا حتی توکنهای اختصاصی صرافیها روی آوردهاند. برخی دیگر در حال برنامهریزی برای ورود به خدمات مالی مبتنی بر وثیقهگذاری بیتکوین هستند. این رویکرد یادآور بازار پرریسک وامدهی رمزارزهاست که در سال ۲۰۲۲ با سقوط FTX و موج نکولها فروپاشید.
مدافعان این استراتژی معتقدند که تا زمانی که بیتکوین رشد میکند، این مدل میتواند برای شرکتهای در آستانه سقوط، حکم تزریق حیات داشته باشد. اما حتی سرمایهگذاران فعال در این حوزه اذعان میکنند که این روند نشانههای یک حباب را دارد. رشد سریع قیمتها، هجوم شرکتهای فاقد تجربه به حوزهای پرریسک و ساختارهای مالی شکننده.
ورود شرکتهای بورسی بحرانزده به بازار بیتکوین تلفیقی از فرصت و تهدید است. این رویکرد میتواند در کوتاهمدت سرمایه و توجه بازار را جذب کند اما وابستگی به یک دارایی با نوسان بالا و نبود پشتوانه واقعی خطر فروپاشی ناگهانی را در پی دارد.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید