در حالی که طرح استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیش از ۵۰ امضا، جدیترین خطر برای بقای او در کابینه است اما هم زمانی این اتفاق با فریاد معیشتی پرستاران در مشهد، ثابت کرد که اعتراضات و استیضاح «دو روی یک سکه» هستند.
همین امروز سبد معیشت حداقلی مرز ۵۰ میلیون تومان را پشت سر گذاشته و با هر تکانه تورم جدید (ولو کوچک و جزئی) کارگران دیگر نان و ماست خالی هم نمیتوانند بخورند.
یک فعال حوزه کارگری میگوید: حذف ارز ترجیحی، طبقات فقیر جامعه را بیشتر میکند. هرکجا شدت شوکهای قیمتی بیشتر بوده، شتاب ایجاد فقر هم بیشتر شده است.
یک اقتصاددان میگوید: چرخه تولید ما فقط مسئله دشمنی با آمریکا نیست. ما الآن کاری کردیم که با چین و روسیه یا حتی تاجیکستان هم نمیتوانیم کار کنیم. در حالی که مدام میگوییم میخواهیم با کشورهای همسایه کار کنیم.
با وجود رشد چشمگیر ایران در شاخصهای توسعه انسانی، آموزشی و زیرساختی طی نیمقرن گذشته، اقتصاد کشور همچنان در دام درآمد متوسط گرفتار مانده است؛ مرحلهای که رشد کند میشود و فاصله با کشورهای پیشرفته پابرجا میماند.
در حالی که برخی مسئولان، تحریمها را عامل اصلی بحران اقتصادی میدانند، کارشناسان تأکید میکنند اقتصاد ایران بیش از هر چیز از سوءمدیریت در وزارتخانههای نفت و جهاد کشاورزی آسیب دیده است.
تاریخچه قیمتگذاری بنزین در ایران، داستان یک شکست سیاستی مستمر است. این شکست، نه در قصد اصلاح، بلکه در روش اجرای اصلاح ریشه دارد. الگوی غالب در دهههای گذشته، همانطور که اشاره شد، الگوی «انجماد و شوک» بوده است.
یک اقتصاددان میگوید: حذف ارز ترجیحی راهکار نیست؛ راه حل اصلی این است که دولت وقتی با تحریم مواجه شد باید سراغ حذف ردیفهای هزینهای انبوهی میرفت که بیخاصیت هستند و به دلیل فشارها، به جیب مردم تحمیل شده است.
افزایش نرخ ارز و تثبیت آن در حدود 100 هزار تومان میتواند بار دیگر قدرت خرید مردم را به شدت کاهش دهد و تجربههای گذشته نشاندهنده ضررهای اقتصادی ناشی از دستکاری نرخ ارز است.
پیش فروش خودرو و حتی مسکن در ایران از قدیم باب بود اما حالا نوبت به پیش فروش برنج رسیده است.