حمله صبح امروز آمریکا به تاسیسات هستهای ایران، نگرانیهایی را در مورد نشت تشعشعات هسته ای ایجاد کرده است.
در آغاز هفته دوم جنگ، اهمیت پایداری در خدمات بانکی و تأمین نیازهای اساسی جامعه بیش از پیش مورد توجه است. در این شرایط، پایداری خدمت رسانی با هدف استمرار زندگی شهری و مقابله با بحران ها اهمیت ویژه ای پیدا کرده است.
ایران اینترنشنال در همراهی و حتی تشویق اسرائیل برای حمله به ایران، گوی سبقت را از همه دشمنان قسمخورده کشور ربوده است.
تجاوز اسرائیل به ایران، تقاضا برای خرید کالاهای مصرفی را افزایش داد. با این حال، عدم هجوم هیجانی مردم و مدیریت فرآیند تامین کالاهای اساسی موجب شد تا آرامش به بازار مصرف بازگردد. اما در صورت طولانی شدن جنگ، تداوم این روند مبهم است.
در روزهایی که بورس تعطیل است و ترس، فرمان بازار را به دست گرفته، آیا همیشه واکنش سریع، بهترین انتخاب است؟ تجربه بازارهای جهانی و داخلی از سقوطهای تاریخی، چیز دیگری میگوید؛ اینکه گاهی «هیچکاری نکردن»، عاقلانهترین کار ممکن است.
بار تقاضای سفر از مبدا تهران در روزهای نخست تجاوز اسرائیل، بهمراتب سنگینتر از ظرفیت ناوگان حملونقل جادهای بود و برای مسافرانی که با اتوبوس و تاکسی عازم شهرهای دیگر شدند، تجربهای ناخوشایند به جا گذاشت.
تنشهای ژئوپلیتیک کنونی بین ایران و اسرائیل، بار دیگر اقتصاد ایران را در کانون توجه قرار داده است. در این شرایط حساس، هرگونه تصمیم اقتصادی باید با در نظر گرفتن پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت آن بر زندگی مردم و ثبات اقتصادی کشور اتخاذ شود.
اسرائیل برای تأمین آب شرب شهروندانش وابسته به فناوریهای پیشرفته است اما زیرساختهای آن فوقالعاده آسیبپذیر است.
تبعات جنگ، در وهله اول با از دست دادن گرانبهاترین و بیجایگزینترین دارایی مادی و معنوی که همان نیروی انسانی است، شروع شده و به تخریب زیرساختها و ساختمانها، خطوط تولید و حتی به موضوعات مالی و پولی نیز میرسد.
جنگ تحمیلی هشتساله نه تنها بزرگترین بحران کشور از انقلاب بود، بلکه آزمونی سخت و بیسابقه برای سازوکارهای اقتصادی ایران به شمار میرفت.