تبعات پیروزی ترامپ بر اقتصاد ایران!

آمار‌های وزارت خزانه داری آمریکا نشان می‌دهد که این کشور در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ و از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ بیش از ۱۵۰۰ تحریم علیه ایران و شرکت‌های خارجی و شخصیت‌هایی که با کشورمان تعامل تجاری داشتند اعمال کرد.

به گزارش رصد روز،تصور کنید در اواخر سال ۲۰۲۴ هستیم و نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا اعلام شده است: دونالد ترامپ، بار دیگر به کاخ سفید بازگشت! هیاهوی رسانه‌ای در سراسر جهان آغاز می‌شود. بازار‌های مالی به شدت نوسان می‌کنند و در تهران، موجی از نگرانی و بی‌ثباتی، اقتصاد کشور را فرا می‌گیرد.

خاطرات تلخ دوره اول ریاست‌ جمهوری ترامپ دوباره زنده می‌شوند؛ دوره‌ای که خروج ناگهانی آمریکا از برجام، اقتصاد ایران را به چالشی عظیم کشاند. اما این بار، ماجرا می‌تواند حتی از دفعه قبل پیچیده‌تر و بحرانی‌تر باشد. ایران در مواجهه با دور جدیدی از تحریم‌ها، چه سرنوشتی خواهد داشت؟ آیا اقتصاد کشور توان ایستادگی در برابر فشار‌های مضاعف را دارد یا با موجی از بحران‌ها و فروپاشی‌های اقتصادی روبرو خواهد شد؟

مرور مختصر سیاست‌های ترامپ در دوره اول ریاست‌ جمهوری
وقتی دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ به قدرت رسید، کمتر کسی تصور می‌کرد که سیاست‌های او تا این حد به ضرر اقتصاد ایران تمام شود. به گزارش اقتصاد ۲۴، خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ تنها یک تصمیم سیاسی نبود؛ بلکه زلزله‌ای اقتصادی بود که پایه‌های اقتصاد ایران را به لرزه درآورد. این خروج به معنای بازگشت تحریم‌های شدید علیه ایران بود؛ تحریم‌هایی که صادرات نفت را به شدت کاهش داد، نرخ ارز را به شکل افسارگسیخته‌ای بالا برد و تورم را به سطوح بی‌سابقه‌ای رساند.

آمار‌های وزارت خزانه داری آمریکا نشان می‌دهد که این کشور در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ و از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ بیش از ۱۵۰۰ تحریم علیه ایران و شرکت‌های خارجی و شخصیت‌هایی که با کشورمان تعامل تجاری داشتند اعمال کرد. صادرات نفت ایران از حدود ۲.۵ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۷ به کمتر از ۳۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۱۹ کاهش یافت. نرخ دلار از حدود ۴۰۰۰ تومان در ابتدای سال ۲۰۱۸ به بیش از ۱۵۰۰۰ تومان در پایان سال ۲۰۱۹ رسید و نرخ تورم که در سال ۲۰۱۷ حدود ۹ درصد بود، به بیش از ۴۰ درصد در سال ۲۰۱۹ افزایش یافت.

در همین زمان نظام بانکی، صنعت کشتیرانی و صنعت هواپیمایی ایران هم دوباره تحریم شد و دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه داری آمریکا بیش از ۷۰۰ شخصیت، شرکت، هواپیما و کشتی را در بزرگ‌ترین اقدام تحریمی یک روزه خود در تاریخ این کشور تحریم کرد. در ماه نوامبر همان سال هم نام شرکت ملی نفتکش و چند شرکت کشتیرانی دیگر در کنار ۶۵ زیر مجموعه آن‌ها و ۱۲۲ کشتی در فهرست تحریمی آمریکا قرار گرفت و ۵۰ بانک ایرانی و زیر مجموعه آن‌ها نیز تحریم شدند.

البته در دوران ترامپ، تحریم‌های «کاتسا» که به مادر تحریم‌ها معروف شد، پیاده‌سازی شد که قبل از خروج آمریکا از برجام صورت گرفت و بحث تحریم‌های ثانویه از همان زمان شروع شد. امروز اما، صادرات نفت ایران حدود یک‌ونیم میلیون بشکه در روز است. هرچند ارز حاصل از این صادرات، نصیب‌مان نمی‌شود، اما مابه‌ازای آن کالا وارد می‌کنیم و به نحوی واردات کالایی ما با همین صادرات انجام می‌گیرد و عملاً بخش نفت ایران توانسته از سیطره تحریمی ترامپ رها شود. به‌هر حال بایدن و تیم اقتصادی او به دنبال این بودند که با توجه به جنگ روسیه و اوکراین نگذارند قیمت انرژی روند افزایشی پیدا کند. همچنین بایدن تلاش کرد توان خود را برای مهار چین بگذارد و تقریباً مسئله ایران در آمریکا به حاشیه رفت، در حالی‌که در دوران ترامپ، تحریم ایران جزو مسائل دست اول آمریکا بود؛ و حال فشار ترامپ، دوباره در کمین ایران است.

حالا، بیایید به آینده نگاهی بیندازیم. اگر ترامپ دوباره رئیس‌جمهور شود و تحریم‌ها را تشدید کند، اقتصاد ایران چه مسیری را طی خواهد کرد؟ برای پاسخ به این پرسش، از مدل‌های شبیه‌سازی اقتصادی استفاده می‌کنیم تا پیامد‌های مختلف را بررسی کنیم.

سقوط بیشتر صادرات نفت: در این سناریو، تشدید تحریم‌ها ممکن است صادرات نفت ایران را تقریباً به صفر برساند، که به معنای از دست دادن بخش عمده‌ای از درآمد‌های ارزی کشور است. با کاهش منابع ارزی، نرخ دلار به سرعت افزایش خواهد یافت.

جهش نرخ ارز و افزایش تورم: با کاهش درآمد‌های ارزی و ادامه تحریم‌ها، نرخ دلار ممکن است به بیش از ۷۰ هزار تومان برسد. این جهش نرخ ارز، تورمی افسارگسیخته را به دنبال خواهد داشت؛ تورمی که می‌تواند قدرت خرید مردم را به شدت کاهش دهد و فشار اقتصادی بر طبقات پایین جامعه را افزایش دهد. نتیجه چیست؟ تورم بالای ۶۰ درصد، کاهش ارزش پول ملی و تشدید نابرابری‌های اقتصادی.

رکود اقتصادی و افزایش بیکاری: با توجه به شرایط پیش‌آمده، بسیاری از صنایع داخلی قادر به ادامه فعالیت نخواهند بود و کشور با رکودی عمیق مواجه خواهد شد. این رکود می‌تواند نرخ بیکاری را به شدت افزایش دهد و رشد اقتصادی را به سطوح منفی بکشاند. کاهش تولید ناخالص داخلی، افزایش بیکاری و تشدید مشکلات اجتماعی، ابتدایی‌ترین نتیجه این بحران است.

دور اول، یک مقایسه
دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ با تمام سختی‌هایش، زمانی بود که ایران هنوز برخی ابزار‌های مقابله با تحریم‌ها را در اختیار داشت؛ از جمله ذخایر ارزی و توانایی‌های تولید داخلی؛ اما اگر ترامپ دوباره به قدرت برسد و تحریم‌ها تشدید شود، این ابزار‌ها ممکن است دیگر کارساز نباشند و اقتصاد ایران با بحرانی بی‌سابقه مواجه شود.

به این معنا که ذخایر ارزی کاهش یافته و منابع مالی محدودتر شده‌اند، که این امر قدرت مقابله با تحریم‌های جدید را به شدت کاهش می‌دهد. از طرفی با افزایش فقر و نابرابری، احتمال افزایش نارضایتی‌های اجتماعی و اعتراضات مردمی نیز بیشتر خواهد شد. اگرچه چشم‌انداز اقتصادی ایران در صورت پیروزی مجدد ترامپ و تشدید تحریم‌ها تاریک به نظر می‌رسد، اما هنوز راه‌هایی برای مقابله و کاهش آثار منفی وجود دارد. دولت ایران باید با اتخاذ سیاست‌های اقتصادی مناسب و اصلاحات ساختاری، زمینه کاهش وابستگی به درآمد‌های نفتی و تقویت تولید داخلی را فراهم کند.

تقویت تولید داخلی و کاهش وابستگی به نفت: توسعه صنایع غیرنفتی و افزایش تولید داخلی می‌تواند به کاهش وابستگی به درآمد‌های نفتی کمک کند.

تلاش برای احیای روابط تجاری با کشور‌های کلیدی جهان: آنچه مسعود پزشکیان با تکیه بر آن رای آورد، شعار مذاکره با آمریکا بود. هرچند مانند دیگر شعارها، این وعده نیز بعید به نظر می‌رسد، اما پزشکیان برای حفظ اندک اعتبار باقی‌مانده، باید در این مسیر قدم بردارد. او این قدم‌ها را به رای و اعتماد مردم، مدیون است!

اصلاحات ساختاری در نظام اقتصادی: انجام اصلاحات اقتصادی و افزایش توان به منابع خارجی، می‌تواند به افزایش مقاومت اقتصادی کشور کمک کند.

در نهایت، بازگشت ترامپ به قدرت می‌تواند شرایط اقتصادی ایران را بیش از پیش بحرانی کند. بازار ارز، بورس و وضعیت معیشتی مردم دچار مشکل اساسی است و کارشناسان اقتصادی ادامه این روند را برای کشور به صلاح نمی‌دانند و اکنون این پرسش مطرح است که با بازگشت ترامپ باید شاهد اوضاعی بدتر از اکنون باشیم؟ به لحاظ شاخص‌های اقتصادی و همچنین فرسوده بودن سیستم اقتصادی و تولیدی، کشورمان بعد از انتخاب ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، بیش از این گنجایش فشار بیش از حد را ندارد و به لحاظ شاخص‌های اقتصادی وارد بحران خواهیم شد. تا آبان سال ۱۴۰۳ و پیامد‌های نتایج انتخابات آمریکا، حدود ۳ ماه باقی است و باید دید دولت مسعود پزشکیان با چه رویکردی این فاصله و رئیس‌جمهور بعدی آمریکا را مدیریت خواهد کرد.

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط