تغییرات محمود عزیزی بعد از مهاجرت به کانادا+ عکس

در ادامه تصویری از تیپ و چهره تازه محمود عزیزی بازیگر نقش محمود نادری پدر ستایش در سریال ستایش در کانادا را مشاهده می کنید.

به گزارش رصد روز، در ادامه تصویری از تیپ و چهره تازه محمود عزیزی بازیگر نقش محمود نادری پدر ستایش در سریال ستایش در کانادا را مشاهده می کنید.

محمود عزیزی (زاده ۲۴ آذر ۱۳۲۳) بازیگر، نویسنده، کارگردان و مدرس تئاتر، تلویزیون و سینما ایران است. او هم‌اکنون عضو هیئت علمی و استاد تمام دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی، پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.

عزیزی برای شرکت در انتخابات مجلس دهم ثبت نام کرد و صلاحیتش مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفت. اما با کسب جایگاه ۷۷ در تهران موفق به راهیابی به مجلس نشد.

 

محمود عزیزی دکتری تئاتر از فرانسه را دارد. رساله ی دکتری او در ۲۶۰ صفحه در سال ۱۹۸۰ درباره ی تعزیه و تئاتر اپیک برشت و بوطیقای ارسطویی به راهنمایی آندره واینشتاین بوده است.

4 67

 

مصاحبه با محمود عزیزی:
از آشنایی تان با دنیای تصویر شروع کنیم؟
من کارم را از تئاتر شروع کردم و به آن خیلی علاقه دارم چون بازی در تئاتر اجازه رشد و خلاقیت را به بازیگر می دهد اما در آن سال ها و به دلیل نوع تربیتمان در تئاتر خیلی وحشت داشتیم به سمت دنیای تصویر برویم چون فکر می کردیم رفتن به طرف تصویر خیانت به صحنه و هنر نمایش است. به دفعات برایم پیش آمد که در سینما بازی کنم اما ابا داشتم که بپذیریم زیرا سینما شرایط مطلوبی نداشت، تا اینکه بالاخره به عنوان یک شغل جانبی به سوی سینما رفتم و یکی از فیلم هایی که در بدو ورودم در سینما کارکردم، فیلم «همه یک ملت» بود.

شکستن این تابو برایتان سخت بود؟
نمی توانم بگویم سخت نبود اما به هر حال بازی در سینما تجربه جدیدی در آن زمان برایم بود و باعث شد موارد جدیدی بیاموزم.

•خیلى ها معتقدند که محمود عزیزى آنقدر به کلیشه کشیده شده که دیگر انتظار نقش هاى جدید و متفاوتى از او نمى رود. یا پزشکى دلسوز و یا پدرى مهربان، اما لجباز… نظر خودتان چیست؟
متاسفانه این کلیشه، در ذهن کارگردان ها و خاصه تهیه کنندگان ما رشد و نمو پیدا کرده است زیرا که وقتى بازیگرى را در یک نقش و خیلى هم خوب مى بینند و تمایل شاگردان را به دیدن همان چهره در همان نقش تکرارى، خب طبیعى است که دیگر جرات و جسارت کار زیاد و سر و کله زدن با بازیگران جدید و نامطمئن را در خود نمى یابند. پس ترجیح مى دهند که همان آدم شناخته شده را به کار گیرند. از طرفى دیگر به هرحال ما هم درگیر روزمرگى شده ایم و باید به فکر یک لقمه نان بود.

محدودشدن فعالیت هاى تلویزیونى تان نیز به خاطر همین موضوع است؟
یکى از دلایلش همین است که دیگر نمى خواهم براى کلیشه ها به نقد کشیده شوم و دلایلى دیگر که به نارضایتى ام از مسئولان تلویزیون برمى گردد و کارهاى تلویزیونى.

شما یکی از بازیگران موفق، باتجربه و خاک صحنه خورده تئاتر هستید. تجربه تئاتری تان چقدر در ارائه نقش‌هایتان موثر است؟
ما در تئاتر تحلیل نقش، تحلیل موقعیت، محتوا و ارزیابی بین شخصیت‌ها داریم. این تجربه به من کمک می‌کند تا بتوانم در نوع دکوپاژ، نگاه و زاویه تصویری که کارگردان می‌بیند، متمرکز شوم. با او همکاری کنم تا قصه جلو برود. بازی در تئاتر و مقابل دوربین، تفاوت‌هایی با هم دارند که بازیگر آن‌ها را درک می‌کند و از این تفاوت‌ها در کارش بهره می‌گیرد.

یکی از مشکلات بازی در مجموعه‌های طولانی، مدت درگیر شدن با نقش و تعهدی است که بازیگر به گروه می‌دهد. تصور می‌کنید دستمزدی که به بازیگر می‌دهند کفاف این را می‌دهد که در اثر دیگری بازی نکند؟
نوع تولید مملکت ما مشکل دارد. قاعدتا وقتی بازیگر قرار است چند سال در یک پروژه حضور داشته باشد، آن کار باید پاسخ گوی نیاز بازیگر باشد. البته به طور معمول این گونه نیست. به خصوص وقتی بازیگر قرارداد می‌بندد و دو ماه در آن بازی می‌کند. ناگهان قراردادش فسخ می‌شود و سپس دوباره دعوت به کار می‌شود، این ازجمله مشکلات اساسی است.

شما آدم انتقادپذیری هستید؟
بله، اگر کسی از من انتقاد و سپس مرا قانع کند، نه تنها ناراحت نمی شوم، بلکه دستش را هم خواهم بوسید و تا ابد هم از او ممنون خواهم بود.

 

شما در دانشگاه هم تدریس می کنید. تدریس و بازیگری همزمان تداخلی در زندگی شخصی تان ایجاد نمی کند؟
نه، چون این دو از هم دور نیستند. در همه جای دنیا نیز چنین است که افرادی که کار عملی می کنند، دوست دارند اوقاتی از کار خود را به آموزش اختصاص دهند. درواقع، این دو، لازم و ملزوم یکدیگرند. آموزش دهنده به طور همزمان آموزش هم می گیرد.

به نظرم تدریس و بازیگری مثل فلسفه یا ریاضی نیست که با یک قرارداد یا یک فرمول به راه حل و در نهایت پاسخ نهایی رسید. این ۲ در یک مسیر هستند و به من خیلی کمک می کنند. حتی می توانم بگویم دیدگاهم نسبت به حرفه ام در این مدت خیلی بازتر و بهتر شده است.

کدام یک از نقش هایی که در این سال ها بازی کرده اید، برایتان دلچسب تر بوده است؟
من کاری را برای تلویزیون انجام دادم به نام «زیر چتر خورشید» که متاسفانه خوب دیده نشد، اما من خیلی قصه و نقشم را دوست داشتم. قصه این کار در ارتباط با ۳ پیرمرد بود که ارتباط شیرینی با یکدیگر داشتند و درواقع، نشان می داد زمان بازنشستگی، نه تنها زمان پایان زندگی انسان ها نیست، بلکه می تواند آغاز فعالیتی جدید باشد. به هر حال، آن شخصیت خیلی به دل من نشست و من واقعا دوستش داشتم.

سخت ترین نقشی که در این سال ها ایفا کرده اید، چه بوده؟
نقشی که در فیلم چشم هایش داشتم، خیلی سخت بود، خیلی هم دوستش داشتم و برایش زحمت کشیدم، با اینکه نقش منفی بود اما قابل ملاحظه بود.

فکر می کنید مخاطبان تلویزیون با کدام نقش شما بیشتر ارتباط برقرار کردند؟
فکر می کنم محمود در سریال ستایش، چون پدری بود که ما به ازای بیرونی داشت و قابل باور بود.

دلم می خواهد کمی هم از گذشته تان بدانم، مثلا اینکه بازی هایتان چه بودند یا هیچ وقت جشن تولدی داشتید یا نه؟
می توانم بگویم گذشته برایم پر از خاطرات زیباست؛ از بازی های کودکانه بگیرید تا دوست های عمیق و خوب دیروز. بیشتر بازی های ما به فوتبال با توپ پلاستیکی یا بازی های سنتی محدود می شد اما در عین سادگی برایمان بسیار دلچسب بود. یادش بخیر! چقدر آدم برفی در زمستان درست می کردیم. در مورد جشن تولد هم باید بگویم که بله، پدر و مادرم برایم جشن تولد می گرفتند که خیلی هم خوب بود و امروز از آن فقط یک خاطره در ذهنم دارم.

 

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط