به گزارش رصد روز، انرژی دیگر مزیت ایران در بین کشورهای منطقه نیست. یکچهارم حجم مصرف برق نداریم. دولت رئیسی قرار بود ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی بزند، یکدهم هم اتفاق نیفتاد. آخرین آمار رسمی، خبر از رشد ۱۶۶درصدی ناترازی برق دارد. اکنون ناترازی نزدیک ۲۰ هزار مگاوات است. فقط ضرر صنایع نیست، تولید دارو در پی محدودیت برق، ۳۰ درصد کاهش یافته است. «محمد دانای معنوی» عضو کمیسیون مهندسی سیستمهای سندیکای شرکتهای تولیدکنندۀ برق، معتقد است سال دیگر ناترازی به بیش از ۲۵ هزار مگاوات میرسد؛ این یعنی بیشتر از یکچهارم حجم مصرف. وضعیت انرژی کشور در شرایط اورژانسی است. کمبود گاز در تابستان داشتیم، اما اکنون طبق گفتۀ معنوی، کمبود گاز به تابستان هم سرایت کرده و اکنون نیروگاههای شهید رجایی، نیروگاه شهید منتظر قائم و نیروگاه بندرعباس، همه مازوت سوزاندند. ما با یک چرخه طرف هستیم؛ وقتی گاز نداریم و آب پشت سدها خالی است، صحبت از نیروگاه سیکل ترکیبی برای عبور از بحران انرژی، خندهدار است. وزیر نیروی دولت «پزشکیان» نیز مثل دولت قبل، تعهد ۱۰ هزار مگاوات احداث نیروگاه خورشیدی داده است؛ تعهدی که از دید معنوی تا زمانی که شبکه اصلاح نشود، مشکلات کشور را دوچندان میکند.
آقای معنوی کشور بهاندازۀ یکچهارم مصرفش برق ندارد. دولت قبل برنامههایی داد که عملاً اجرا نشد و حتی یکدهم نیروگاههای تجدیدپذیری که قرار بود تا پایان دولت ساخته شود، وارد مدار نشدند. در این تابستان با محدودیتهایش، صنعت داروی کشور بهعنوان یک صنعت استراتژیک، ۳۰ درصد کاهش تولید داشته است. به نظر شما علیآبادی بهعنوان وزیر نیرو، چه رویهای را باید برای عبور از ناترازی پیش گیرد؟
درحالحاضر ناترازی برق اکنون به ۱۹ هزار و ۸۷۰ مگاوات، نزدیک ۲۰ هزار مگاوات رسیده است و اگر اقدام عاجلی صورت نپذیرد، در سال آینده این ناترازی به بیش از ۲۵ هزار مگاوات خواهد رسید.
مشکل ناترازی برق در کشور، مسئلهای نیست که بتوان طی یک سال یا دو سال آن را حل کرد؛ رفع این مشکل نیاز به برنامهریزی دقیق دهساله دارد
مسئله اینجاست که ناترازی حوزههای دیگر به تناسب، اثرشان روی برق خواهد آمد. وقتی در بخش تأمین سوخت گاز نیروگاهها با ناترازی مواجه هستیم، عملاً تولید برق هم با مشکل مواجه میگردد. به نظر بنده عبور از ناترازی بهتنهایی در حوزۀ کاری وزیر نیرو نمیتواند باشد؛ اینکه ما بگوییم آقای وزیر نیرو چه کند تا این ناترازی برطرف شود، باز مسیر را مثل سالهای گذشته اشتباه رفتهایم.
برطرفکردن ناترازی در کشور، بحث اصلیاش و ریشۀ اصلیاش در عدم سرمایهگذاری در حوزههای مختلف است. شما وقتی در حوزۀ نفت، گاز و پتروشیمی سرمایهگذاری متناسب با ظرفیتها و پتانسیلهای کشور نداشته باشید، اثرش به نیروگاه و حوزۀ برق برمیگردد.
برخی از کارشناسان حوزۀ انرژی اعلام کرده بودند که سال آینده ما ناترازی گاز را حتی در تابستان خواهیم داشت؛ این گفته به نظر شما چقدر به واقعیت نزدیک است؟
ما همین تابستان ناترازی گاز داشتیم. امسال یک بخشی از نیروگاههای ما مجبور شدند مازوت استفاده کنند؛ نیروگاه شهید رجایی، نیروگاه شهید منتظر قائم، نیروگاه بندرعباس و… همه مازوت سوزاندند.
توجه داشته باشیم که مشکل ناترازی برق در کشور، مسئلهای نیست که بتوان طی یک سال یا دو سال آن را حل کرد؛ رفع این مشکل نیاز به برنامهریزی دقیق دهساله دارد.
راندمان متوسط نیروگاههای حرارتی ما حدود ۳۹ درصد است و این درحالیاست که تنکولوژیهای جدید در دنیا، راندمانی بالاتر از ۶۲ را تأمین میکنند.
متوسط زمان ساخت یک نیروگاه سیکل ترکیبی با ظرفیت ۵۰۰ مگاوات، بین ۳۶ الی ۴۲ ماه است. پس اگر همین الان با فرض تأمین نقدینگی لازم برای ساخت ۲۰ هزار مگاوات اقدام کنیم (حدود ۱۵ میلیارد یورو) و فرض کنیم هیچ توسعهای هم نداشته باشیم (درحالحاضر سالی ۷ درصد افزایش نیاز حداقلی داریم)، عملاً ما ۴ یا ۵ سال دیگر، این ناترازی سال ۱۴۰۳ را نخواهیم داشت؛ آیا این میسر است؟
شما به نیروگاههای سیکل ترکیبی اشاره داشتید. متأسفانه ما در کشور ناترازی سوخت را در کنار ناترازی برق داریم؛ در چنین شرایطی بهتر نیست کشور برای عبور از ناترازی بهسمت احداث نیروگاههای خورشیدی برود؟ رویهای که در بسیاری از کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا و آلمان هم پی گرفته شده و البته در قانون هفتم توسعۀ کشور هم قید شده است.
قبل از اینکه وارد این بحث شویم، باید به این نکته اشاره کنیم که حوزۀ نیروگاههای خورشیدی و استفاده از برق تجدیدپذیر و بهطور مشخص خورشیدی و بادی، نیاز به اصلاح زیرساختهای شبکۀ برق دارد؛ یعنی باید شبکۀ برق ما اصلاح شود. اینکه میبینید ۶۵ درصد از برق آلمان از طریق تجدیدپذیر است و یا همینطور انگلستان و کشورهای اروپایی، آنها قبل از هر چیز، زیرساختهای شبکۀ خود را هم درست کردند. پس قبل از اینکه ما وارد بحث نیروگاه خورشیدی بهصورت صنعتی شویم، باید زیرساختها و الزامات شبکه را متناسب با نیروگاههای خورشیدی تعریف کنیم. احداث ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی بدون اصلاح زیرساختهای شبکۀ برق، مشکل ما را حل نمیکند، ما را بینیاز نمیکند، بلکه مشکلات ما را دوچندان میکند.
رئیس کمیسیون صنایع اتاق ایران در مصاحبهای، پیشنهاد تشکیل یک کارگروه ویژه برای واردات پنلهای خورشیدی از چین داشتند؛ خصوصاً که این کشور بدهی سنگینی به ایران دارد و از این طریق میتوانیم بخشی از مطالباتمان را بگیرم و بهنوعی ناترازی کشور را کاهش دهیم. نظر شما دربارۀ این پیشنهاد چیست؟
اینکه میگویید ما از چین پنل وارد کنیم، مابهازای مطالباتی که از چین داریم، یک سیاست درست است؛ ما هم میتوانیم پنل و هم خیلی از لوازم دیگر را وارد کنم. حتماً میدانید که از ۱۰ شرکت برتر ساخت نیروگاه خورشیدی در دنیا، ۷ تا چینی هستند و چین بهشدت در این زمینه پیشرفت کرده است.
چین سیستمهایش را گسترش داده و پنلهای خورشیدی با راندمان حدود ۲۵ درصد تولید میکند. این درحالیاست که آن چیزی که در مملکت ما استفاده میشود، در بهترین حالت به ۲۱ یا ۲۲ درصد میرسد.
نکتۀ درستی است صحبت شما، اما آیا انرژی خورشیدی ما جوابگوی وضع صنعت ما است؟ ببینید انرژی خورشیدی در تعریفی که ما داریم، هر کیلوواتی بین ۵۵۰ تا ۶۰۰ دلار تمام میشود. درضمن تولید برق با انرژی خورشیدی، کفاف صنعت ما را نمیدهد؛ چرا که با این نیروگاهها، بین ۶ تا ۸ ساعت برق داریم. نکتۀ دوم اینکه نیروگاه خورشیدی برای صنایعی که در سیستمشان شوکهای الکتریکی دارند، نمیتواند جوابگو باشد؛ پس در واقع نیروگاه خورشیدی، صرفاً میتواند یک نسخه پشتیبان برای برق صنعت نرمال باشد. از آن سمت وقتی یک صنعتی مثل فولاد مبارکه، میخواهد هزار مگاوات نیروگاه حرارتی بزند، اگر بخواهد معادل هزار مگاوات برق مطمئن خورشیدی داشته باشد، باید ۵ هزار مگاوات نیروگاه احداث کند. در واقع باید ۵ هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی بزند تا بتواند هزار مگاوات برق بگیرد؛ چرا که ظرفیت در این نیروگاه ۲۱ درصد است، پس هزینهها بهشدت بالا میرود.
اگر صرفاً صنایع بزرگ را نبینیم چهطور؟ احداث نیروگاه خورشیدی و قابلیت استفاده از این ظرفیت برای عبور از ناترازی، حتی در دفاعیات وزیر نیرو در مجلس هم آمده است و بارها از آن بهعنوان یک ضرورت یاد شده است.
بله در بحث کلان، ما به دلیل ناترازی گاز و عدم سرمایهگذاری در حوزۀ گاز، راهی نداریم جز اینکه به انرژی تجدیدپذیر وارد شویم. شاید بهترین حالت این میتوانست باشد تا ما سازندگان برجهای مسکونی و شهرکهای مسکونی را مجاب کنیم و قانون بگذاریم که تا ۱۵ درصد از برق موردنیاز ساختمان و شهرکشان را از انرژیهای خورشیدی تأمین کنند؛ کاری که در ترکیه انجام شده است؛ در ترکیه در تمام خانهها پنلهای خورشیدی نصب شده است و حداقل آب گرم مصرفی و برق روزانۀ خودشان از انرژی خورشیدی تأمین میکنند.
این طرح خیلی هم به شبکه ربطی ندارد و میتواند کمککننده باشد. درهرصورت ما باید از این انرژی استفاده کنیم، اما قبل از این باید زیرساختهای شبکه را آماده کنیم. میگوییم ۱۴ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر، ولی آیا کارهایی، چون تأمین سرمایۀ لازم، اصلاح ساختار شبکۀ برق کشور، تسهیل ارتباط با شرکتهای خارجی از بابت نقلوانتقال پول و رفع تحریمهای بانکی و … را انجام دادهایم؟
پیشنهاد شما به دولت پزشکیان و وزیر نیرو برای حل ناترازی برق چیست؟
باید سرمایهگذاری اتفاق بیفتد و سرمایهگذار بایستی اطمینانش جمع شود که عرضه و تقاضا این وسط درست تعریف میشود. من نزدیک ۲ سال و نیم مدیرعامل نیروگاه شرکت تولید برق کاسپین بودهام.
من قرارداد ECA (قراردادهای خرید تضمینی برق یا تبدیل انرژی) داشتهام، اما اگر این قرارداد را نداشتم، باید برق را به دولت با قیمت کیلوواتی ۹۰ تا ۱۱۰ تومان میفروختم؛ درصورتیکه همین برق را دولت به صنعت فولاد، کیلوواتی ۱ هزار و ۲۰۰ تومان میفروشد؛ یعنی من باید ۱۰۰ تومان به دولت برق تحویل دهم و دولت همین برق را با ۱ هزار و ۲۰۰ تومان به صنعت فولاد و سایر صنایع انرژیبر تحویل دهد. ما بایستی امنیت را برای سرمایهگذار فراهم کنیم. سرمایهگذار باید بداند سرمایهاش امن است و میتواند برگشت سرمایۀ خوبی داشته باشد. ما نیروگاه را با ارز صندوق توسعۀ ملی که ۴۴ تا ۴۵ تومان در سامانۀ «سنا» قیمت میخورد، احداث میکنیم، درصورتیکه از سرمایهگذار، همین برق را بهصورت ریالی میخریم.
مسئله اینجاست که ناترازی حوزههای دیگر به تناسب، اثرشان روی برق خواهد آمد. وقتی در بخش تأمین سوخت گاز نیروگاهها با ناترازی مواجه هستیم، عملاً تولید برق هم با مشکل مواجه میگردد
اگر سرمایهگذار قرارداد خرید تضمینی داشته باشد، برق تولیدیاش را کیلوواتی ۶۰۰ تا ۸۰۰ تومان میفروشد، اما اگر قرارداد نداشته باشد و برقش در بورس انرژی برود، قیمت آن حدود ۱۰۷ تومان میشود، درصوتیکه دولت همین برق را به مصرفکنندۀ صنعتی، کیلوواتی ۱ هزار و ۲۰۰ میفروشد.
نکتۀ دوم آنکه، تا زمانی که من نتوانم از تکنولوژی روز دنیا استفاده ببرم، تا زمانی که نتوانم با شرکتهای بهنام تکنولوژی ارتباط بینالمللی داشته باشم و توربین و ژنراتور بخرم و از تکنولوژی جدید استفاده کنم، نمیشود این موضوعات را حل کرد.
راندمان نیروگاهها در کشور ما بسیار پایین است. ما با یک تکنولوژی قدیمی سیساله کار میکنیم. پس تا زمانی که روابط سیاسی و روابط اقتصادی با دنیا شکل نگیرد و ارتباط برقرار نشود، وزیر نیرو نمیتواند اقدامی دراینرابطه داشته باشد.