به گزارش رصد روز به نقل از روابط عمومی فولاد خوزستان، فولاد خوزستان بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده شمش فولادی کشور، نقش کلیدی و راهبردی در صنعت فولاد ایران دارد و عملکرد آن تعیینکننده شرایط کل زنجیره فولاد، صنایع پاییندستی و اقتصاد ملی است.
تابستان ۱۴۰۴ کاهش تولید این شرکت به دلیل محدودیتهای برق و گاز، اثرات گستردهای بر سودآوری، درآمدهای ارزی و زنجیره ارزش صنایع وابسته از جمله نورد، ساختمان و خودروسازی گذاشت. سایر فولادسازان نیز با مشکلات مشابه انرژی روبهرو بودند و نتوانستند از ظرفیت کامل تولید خود بهرهمند شوند. این شرایط نشان میدهد که محدودیتهای انرژی یک چالش ملی است و تهدیدی جدی برای کل صنعت فولاد ایران محسوب میشود.
تابستان از دست رفته، هشداری روشن برای زمستان پیش رو است. کسری گاز حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب و تعطیلی احتمالی صنایع تا ۱۵۰ روز (۶۰–۷۰ روز برق و ۱۰۰ روز گاز) میتواند تولید را کاهش دهد، درآمدهای ارزی را تحت فشار قرار دهد و جایگاه ایران در میان تولیدکنندگان جهانی فولاد را تهدید کند.
نیمه اول سال ۱۴۰۴ کاهش ۶۰۰ میلیون دلاری صادرات زنجیره فولاد، نشانه شکنندگی صنعت در مواجهه با محدودیتهای انرژی و فشارهای ارزی است. ادامه این روند، دستیابی به جایگاه دهم جهان در تولید فولاد را با خطر جدی مواجه میکند و بازیابی آن نیازمند چندین سال سرمایهگذاری و اصلاحات ساختاری خواهد بود.
از سوی دیگر، دادههای عملی نشان میدهد که در صورت عدم اعمال محدودیتهای انرژی، شرکت فولاد خوزستان قادر است به ضریب تولید فراتر از ۱۰۰ درصد دست یابد؛ این امر در فروردینماه ۱۴۰۴ به شکل عملی اثبات شد. پایداری تولید نه تنها بر درآمد و سودآوری تاثیر مستقیم دارد، بلکه به اشتغالزایی، توسعه صنعتی، امنیت ملی، درآمد ارزی و ارتقای رفاه اجتماعی نیز منجر میشود. نقطه مقابل آن نیز صادق است؛ محدودیت انرژی باعث کاهش تولید، افت سودآوری، تهدید اشتغال، کاهش توان صنایع پاییندستی و آسیب به رفاه عمومی میشود.
بحران ارزی و سیاستهای متناقض قیمتگذاری فولاد، فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان وارد کرده است. اجرای مصوبه افزایش قیمت پایه و محاسبه قیمت صادراتی بر اساس نرخ اسکناس بانک مرکزی باعث سردرگمی، کاهش عرضه و تاخیر در تحویل محصولات شد.
در کنار محدودیتهای انرژی، این وضعیت یک کابوس واقعی برای فولادسازان ایجاد کرده و سودآوری صنعت را به شدت تحت فشار قرار داده است. همچنین محدودیت انرژی باعث شده بخش قابل توجهی از تولید، به جای فرآوری و تولید محصولات با ارزش افزوده، به صورت شمش خام عرضه شود؛ پدیدهای که کاهش درآمدهای ارزی، محدودیت توسعه صنایع پاییندستی و تهدید جایگاه ایران در بازار جهانی فولاد را به همراه دارد.
عدم پایداری تولید فولاد به معنای کاهش اشتغال، محدود شدن توسعه صنعتی، کاهش درآمد ارزی، تضعیف امنیت اقتصادی و اجتماعی و افت رفاه عمومی است.
فولاد خوزستان به دلیل ظرفیت بالای خود، میتواند نقش محرک توسعه صنعتی و رفاه اجتماعی را ایفا کند؛ اما بدون تامین پایدار انرژی، این ظرفیت بلااستفاده باقی میماند. سایر فولادسازان نیز در این شرایط به شدت آسیبپذیر هستند و کاهش تولید آنها فشار مضاعف بر بازار داخلی، صادرات و زنجیره ارزش صنایع پاییندستی وارد میکند.
عبور از بحران موجود نیازمند اقدامات هماهنگ و هدفمند در سطح ملی است. وزارتخانههای نیرو، نفت و صمت باید فوراً وارد عمل شوند و برنامهای عملیاتی برای تامین پایدار انرژی صنایع فولادی و پاییندستی تدوین و اجرا کنند. اقدامات کلیدی شامل توسعه زیرساختهای انرژی: احداث نیروگاههای جدید، افزایش ظرفیت برق و گاز و تضمین پایداری تولید؛ بهینهسازی و اصلاح مصرف انرژی: کاهش هدررفت و ارتقای بهرهوری در فرآیندهای تولید فولاد و صنایع وابسته؛ حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر: کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و افزایش تابآوری انرژی؛ سیاستگذاری ارزی و قیمتی شفاف: تثبیت قیمت پایه فولاد، تضمین بازگشت ارز صادراتی و جلوگیری از سیاستهای متناقض؛ تقویت فرآوری داخلی و کاهش خامفروشی: تشویق تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر و کاهش صادرات شمش خام.
فولاد خوزستان محور این بحرانهاست، اما وضعیت سایر فولادسازان نشان میدهد که موضوع یک چالش ملی است. پایداری تولید میتواند راه نجات صنعت، افزایش اشتغال، توسعه اقتصادی، سودآوری و رفاه اجتماعی را هموار کند. در نقطه مقابل، ادامه محدودیتها، کاهش تولید، افت درآمد ارزی، خامفروشی و تهدید جایگاه جهانی ایران، اثرات جبرانناپذیری بر اقتصاد ملی و اشتغال فولادسازان خواهد گذاشت. بدون ورود جدی وزارتخانههای نیرو، نفت و صمت و سرمایهگذاری هدفمند، تابستان از دست رفته، تنها مقدمهای برای زمستانی کابوسوار خواهد بود که پیامدهای آن سالها اقتصاد و رفاه جامعه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.