به گزارش رصد روز، علی لاریجانی صبح روز ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ پا به یکی از شعب اخذ رأی شهرستان ساری گذاشت، رأی خود را به صندوق انداخت و پس از شرکت در انتخاباتی که خود سودای کاندیداتوری در آن را در سر پرورانده، اما فهرست بلندبالای نامزدهای تأییدصلاحیتشده نامش را از قلم انداخته بود و چه بگومگوهای برادر کوچکترش در شورای نگهبان، چه نامهنگاری خودش با این و آن و چه سروصدای مختصر هوادارنش در فضای مجازی هیچکدام گرهای از کارش باز نکردند، به گوشهای رفت و آنطور که نزدیکانش میگویند همان روزها فاتحه مجریگری توافقنامه ۲۵ ساله ایران و چین را قرائت کرد و استعفایش را تحویل مقامات مربوطه داد.
یک ماه پیش اما ماجرای استعفایش از نقشآفرینی در پرونده توافق ایران و چین به بیرون درز کرد و حرف و حدیثهایی با خود به دنبال آورد. برخی مدعی بودند «کنار گذاشتهشده» و عدهای اعتقاد داشتند «دولت جدید چنین خواسته است» اما نزدیکانش متفقالقول میگفتند «او به میل خود رفته تا دولت در تصمیمگیریها دستهای بازتری داشته باشد.» علت و نیت هرچه بود لاریجانی هر روز بیش از پیش فاصله اش با مسئولیتها و سمتها را افزایش میداد و میلش به سیاستورزی را کمتر میکرد. از سوی دیگر نشانهای در مجموعه ساختارهای حکومتی نیز به حضور او در نهادهای تصمیمگیری به چشم نمیآمد. نه کسی تعارفش میکرد، نه خودش رغبتی نشان میداد.
سخنانی که با واکنش لاریجانی و تقدیر و تشکر وی از حمایت رهبری همراه شد و او در نامهای کوتاه به ایشان نوشت: «تذکر و مطالبه جنابعالی در رفع ظلم و جفایی که در بررسی صلاحیت کاندیدهای ریاستجمهوری رخ داد، بزرگی و بزرگواری و روحیه حقطلبی را بیش از پیش عیان نمود. سپاسگزارم. بنده خدا، علی لاریجانی.»
با حکم جدید رهبری به علی لاریجانی که البته بیش از آنکه ماموریت و وظایفی «سیاسی» را به وی واگذار کرده باشد، مسئولیتهایی «فرهنگی و اجتماعی» را متوجه او کرده است، رویکردی که شاید منجر به بازگشت لاریجانی به بخشی از هویت فردیاش شود که او را به سمتهایی همچون «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و «ریاست سازمان صداوسیما» رساند. بازگشت لاریجانی به سیاستگذاریهای فرهنگی شاید نقطه آغاز مجددی برای حضور پررنگتر او در عرصه سیاستورزی شود.