نحوه مواجهه و تعامل با جمهوری اسلامی ایران همواره یکی از مسائل و موضوعات چالش برانگیز در روابط فراآتلانتیکی بوده است که دوطرف گاهی در رابطه با آن هماهنگ و همگرا عمل کرده اند و در مواقعی نیز دچار اختلاف و واگرایی بوده اند. برای فهم چرایی این موضوع و شناسایی مولفههای تاثیرگذار بر آن و همچنین پیش بینی چشم انداز روابط فراآتلانتیکی در آینده گفتگویی داریم با عزیزالله حاتم زاده نویسنده کتاب «ایران در روابط فراآتلانتیکی» که اخیرا از سوی انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی چاپ شده است.
لطفا کمی درباره کتاب توضیح دهید؛ به چه مسالهای پرداخته و ساختار آن چگونه است؟
همانطور که نحوه مواجهه و تعامل با غرب برای ما بعد از انقلاب همواره «مساله» بوده، برای آنها هم از همان زمان این مساله و چالش وجود داشته است که چگونه با جمهوری اسلامی ایران مواجه شوند. اگرچه اروپا و آمریکا متحد بودند و در بلوک غرب قرار داشتند و موضع کلی آنها در قبال انقلاب ایران به هم نزدیک بود، اما به دلایل مختلف در رابطه با ایران اختلافاتی هم داشتند که به مرور هم بیشتر شد. این اختلافات در دهه ۱۹۹۰ میلادی به اوج رسید و در حالی که اروپا به دنبال تعامل و گفتگو با ایران بود، آمریکا سیاست مهار و انزوای ایران را دنبال میکرد. از آن پس در مواقعی این اختلافات بین اروپا و آمریکا برطرف شده و رویکرد هماهنگ و منسجمی در قبال ایران اتخاذ کرده اند و در مواقعی هم دوطرف دچار اختلاف و واگرایی شده اند؛ کتاب حاضر ضمن شناسایی و تبیین این دورههای همگرایی و واگرایی در روابط فراآتلانتیکی در قبال ایران، توضیح میدهد که چه عوامل و مولفههایی در این زمینه نقش تعیین کننده داشته اند.
کتاب دارای ۶ فصل است؛ در فصل نخست آن روند تاریخی روابط فراآتلانتیکی به ویژه پس از پایان جنگ سرد و وضعیت آن تا بعد از روی کار آمدن بایدن مورد بررسی قرار گرفته است؛ فصل دوم، تلاش میکند تا الگویی تحلیلی و نظری برای همگرایی و واگرایی اروپا و آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران ارئه دهد. در چهار فصل پایانی کتاب نیز تلاش شده تا بر مبنای این الگوی تحلیلی دورههای مختلف همگرایی و واگرایی فراآتلانتیکی در قبال جمهوری اسلامی ایران از پایان جنگ سرد تا کنون با بررسی اسناد، بیانیه ها، مواضع سیاسی و اقدامات اروپا و آمریکا توضیح داده شود.
مخاطب اصلی کتاب چه کسی است و اهمیت آن برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چیست؟
شاید این کتاب بتواند به دانشجویان و پژوهشگران حوزه مطالعات اروپا و روابط فراآتلانتیکی و همچنین روابط ایران و غرب کمک کند. اما از آنجایی که موضوع روابط ایران با اروپا و آمریکا و ابعاد و پیامدهای آن به ویژه در یک دهه گذشته در کشور ما به نوعی تبدیل به یک مساله عمومی شده است، همه علاقمندان این حوزه میتوانند مخاطب آن باشند. از طرف دیگر، سیاستگذاران و دست اندرکاران حوزه سیاست خارجی نیز میتوانند از روند و الگوی ارائه شده در این کتاب در تنظیم روابط با غرب بهرهمند گردند. یکی از اهداف ما در حوزه سیاست خارجی و روابط با غرب از دهه ۱۹۹۰ میلادی بهبود روابط و گسترش مناسبات با اروپا و در عین حال تداوم مقاومت و مقابله با آمریکا بوده است. فهم این مساله که چه عاملی باعث اتحاد و اختلاف آنها در رابطه با ایران میشود، میتواند به پیشبرد سیاست مذکور کمک کند.
روابط ایران با امریکا و اروپا در چند سال اخیر دچار افت و خیزهای مختلفی شده است. آیا این به حضور رهبران سیاسی کشورها و مخصوصا نگاه ترامپ و بایدن مربوط است یا موضوع فراتر از تغییر رهبران سیاسی کشورهاست؟
مولفههای مختلفی در این رابطه تاثیرگذار هستند که اگرچه وزن آنها یکسان نیست، اما نمیتوان آنها را نادیده گرفت؛ به عنوان مثال، متغییر نقش فردی ترامپ در سالهای اخیر نقش بسیار مهمی در روابط ایران با غرب و همچنین روابط آنها با یکدیگر داشته است. شما تصور کنید به جای ریاست جمهوری ترامپ، همچنان اوباما روی کار بود؛ طبیعتا وضعیت کاملا متفاوت بود. هم در رابطه آنها با یکدیگر و هم در رابطهای که با ایران داشتند. ترامپ تقریبا اولین رئیس جمهور آمریکا بود که اساس روابط با اروپا را با تردید مواجه کرد و سیاستهای دائمی آمریکا در این زمینه را به چالش کشید. همچنین اقدامات و سیاستهای ترامپ در رابطه با ایران و برجام باعث شد که اروپاییها با آمریکا دچار اختلاف و واگرایی شوند. با آمدن بایدن این روندها تغییر کرده است.
آمریکا همواره سعی کرده است تا ایران را برای جهان به ویژه اروپا «امنیتی سازی» کند؛ اما همیشه لزوما موفق نبوده است. موفقیت یا عدم موفقیت آمریکا در امنیتی سازی ایران برای مخاطب اروپایی بستگی به متغییرهایی مانند دستور زبان امنیتی مشترک اروپا و آمریکا، میزان مرجعیت آمریکا برای اروپا در این زمینه در دورههای مختلف و رفتار سیاست خارجی ایران بستگی داشته است. در برخی مقاطع، این مولفهها به گونهای بوده که اروپا متقاعد شده و با آمریکا در رابطه با ایران هماهنگ شده و در مواقعی نیز این کنش امنیتی سازی از سوی آمریکا را رد کرده است.
بعد از ماجرای برگزیت و روی کار آمدن ترامپ و اقداماتی که در رابطه با اروپا انجام داد، تصور غالب این بود که دوران طلایی در روابط دوسوی آتلانتیک به پایان رسیده و نه تنها شخصیت و اقدامات ترامپ بلکه واقعیتهای جدید بین المللی و اولویتهای راهبردی متفاوت دوطرف، ناگزیر به تدریج آنها را از هم دور خواهد ساخت. چالشها و اختلافاتی هم در این دوره بین دوطرف به وجود آمد.
با این حال، علاوه بر پیوندهای عمیق تاریخی، فرهنگی و اقتصادی بین دوطرف و قرار داشتن آنها در جبهه دولتهای طرفدار وضع موجود در نظام بین الملل که به نوعی آنها در یک اتحاد طبیعی قرار داده است، روی کار آمدن بایدن و مهمتر از آن جنگ اوکراین نه تنها این روابط را مجددا بهبود بخشید بلکه آن را بیش از پیش مستحکم کرد. بایدن برخلاف ترامپ به لزوم هماهنگی و همکاری با متحدان اروپایی معتقد است و جنگ اوکراین نیز اروپا را متقاعد کرده که به حمایت آمریکا نیاز دارد و آنها را برای پرداخت هزینه بیشتر جهت تقویت ناتو متقاعد کرد. روی کار آمدن مجدد ترامپ احتمالا بار دیگر اختلافات را بین دوطرف برجسته کند، اما واقعیت جنگ اوکراین به گونهای است که مجموعه غرب را بیش از پیش متحد ساخته و تا زمانی که تداوم دارد احتمالا این روند برقرار خواهد بود.
در رابطه با ایران همانطور که اشاره شد، علاوه بر دستور زبان امنیتی مشترک آمریکا و اروپا، مولفههایی مانند میزان مرجعیت آمریکا در تعیین موضوعات امنیتی برای اروپا و مهمتر از آن رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نقش تعیین کننده دارند. اینکه در آمریکا دولت بایدن مستقر باشد یا ترامپ مجددا روی کار بیاید و یا رفتار سیاست خارجی ایران تهاجمی شود یا به سمت تنش زدایی برود، در همگرایی و واگرایی فراآتلانتیکی در قبال ایران تاثیرگذار است. به هر میزان که آمریکا برای اروپا مرجعیت داشته باشد و ایران نیز رویکرد تهاجمی داشته باشد، آنها همگراتر خواهند شد و برعکس. البته واقعیت این است که در شرایط کنونی برخلاف گذشته که آمریکا صرفا نقش «بازیگر امنیتی ساز» را داشت و اروپا «مخاطب» این کنش بود که گاهی آن را تایید و گاهی رد میکرد، خود اروپا هم به طور مستقل ما را چالش امنیتی میداند و حتی بازیگری است که به امنیتی سازی ما در عرصه بین المللی میپردازد که مهمترین دلیل آن هم جنگ اوکراین و اتهاماتی است که به ما در این زمینه میزنند.
منبع: اقتصاد ۲۴