تجدید خاطرات ۹۷ و ۹۸ در بورس

بورس تهران در شرایطی روزهایی شبیه به سال ۹۷ و ۹۸ را پشت سر می‌گذارد که برخلاف انتظار قرمزپوش بوده است. هرچند رویکرد دولت چهاردهم در برابر بازار سرمایه یک رویکرد حمایتی بوده و حتی در جهت کاهش قیمت‌گذاری دستوری و همچنین افزایش نرخ ارز تلاش‌...

به گزارش رصد روز، بورس تهران در شرایطی روزهایی شبیه به سال ۹۷ و ۹۸ را پشت سر می‌گذارد که برخلاف انتظار قرمزپوش بوده است. هرچند رویکرد دولت چهاردهم در برابر بازار سرمایه یک رویکرد حمایتی بوده و حتی در جهت کاهش قیمت‌گذاری دستوری و همچنین افزایش نرخ ارز تلاش‌هایی کرده، اما با توجه به نظر کارشناسان، به نظر می‌رسد سایه ریسک سیاسی و نوسانات بیش از اندازه نرخ ارز مجال رشد بورس را نمی‌دهند. از سوی دیگر، یکی از عوامل مؤثر بر روند بازار سرمایه، قطعی برق و گاز در بخش تولید است که به افت سهم صنایع مختلف منجر شده و برخی معتقدند این اقدام به‌گونه‌ای دخالت غیرمستقیم دولت در بازار سرمایه به شمار می‌رود. کارشناسان معتقدند تجربیات تلخ مردم از بورس سبب شده اعتماد افراد به بازار سرمایه رفته‌رفته کاهش پیدا کند و مردم به خرید طلا و ارز به جای سهام تمایل بیشتری داشته باشند؛ چرا‌که این بازارها در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت‌تری بازدهی دارند. با این وجود، اما آنگونه که متخصصان می‌گویند روزهای طلایی بورس فرا خواهد رسید و همزمان با شکفتن شکوفه‌های بهاری ۱۴۰۴، سبز شدن به بورس هم سرایت خواهد کرد. رسانه در گفت‌وگو با فردین آقابزرگی، مهدی سوری، محمود مرادی، ایمان رئیس و علی رئوفی، ۵ کارشناس بازار سرمایه به بررسی علل ریزش بورس و همچنین آینده بازار پرداخته است.

 

عوامل مؤثر بر ریزش بورس؛ از قیمت‌گذاری تا قطعی برق و گاز

فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در گفت‌وگو با رسانه درباره علل قرمز شدن بازار سرمایه اظهار داشت: «بحث قیمت‌گذاری دستوری یکی از انتقادهای اصلی به روش حکمرانی اقتصادی کشور ماست و به‌طور فزاینده‌ای به سمت آن حرکت می‌کنیم. اما باید گفت افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و آزادسازی نرخ ارز یا تقریباً یکسان‌سازی نرخ ارز آزاد و دولتی، به‌ویژه در حال حاضر، به معنای خروج از شیوه دخالت دولت در قیمت‌گذاری دستوری نیست. این تغییرات بیشتر باید به‌عنوان جراحی اقتصادی مطرح شوند. در عین حال، مسائلی مانند تعیین سهمیه برای مصرف برق و گاز که اخیراً شاهد کاهش آن‌ها بوده‌ایم، همچنان دخالت‌هایی از سوی دولت محسوب می‌شود. درحقیقت، انحصار کامل تولید و انتقال برق و حامل‌های انرژی به‌دست دولت است و سهمیه‌گذاری در این زمینه همچنان ادامه دارد. این امر نشان می‌دهد که قطعاً انتقال تصدی و مدیریت به بخش خصوصی با نظارت دولت و سیاست‌گذاری در بخش تأمین انرژی نیاز به زمان دارد. بنابراین در حال حاضر با موانعی در عرصه‌های اقتصادی داخلی و خارجی مواجهیم.»

 

رد پای سیاست‌های قدیمی در بورس تهران

وی افزود: «در بخش اقتصادی داخلی، مشکلاتی چون سوءمدیریت، ناکارآمدی در تأمین مواد اولیه، ارز مورد نیاز برای تولید و مشکلات شرکت‌هایی که به ارز نیاز دارند، از موانع بزرگ محسوب می‌شود. همچنین دخالت‌های دولت و دوگانگی در تصمیمات اقتصادی، خصوصاً در دوره پیش از دولت سیزدهم، به‌ویژه در بازار پول و سرمایه، رقابت‌های غیرشفاف و ناهماهنگی‌ها مشکلاتی ایجاد کرده است. آثار منفی این مسائل همچنان محسوس است. مسئله‌ای که در حال حاضر بیشترین تأثیر منفی را دارد، وضعیت نامطلوب بورس است. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهند که بورس باید تا پایان سال به شاخص سه و نیم میلیون واحد برسد، اما مشکلات سیاسی و تصمیمات غیرهوشمندانه در داخل و در تعامل با جهان باعث شده که سرمایه‌گذاران، به‌ویژه از کشورهای هم‌جوار و چین، از بازار ایران فرار کنند. تلاطم سیاسی به‌ویژه در سیاست‌های خارجی، به معضلات اقتصادی منجر شده است.»

 

آثار آسیب قطعی گاز و برق بر بورس

آقابزرگی درباره آینده بازار اظهار داشت: «در این میان، کاهش ارزش پول ملی باعث شده که دارایی‌هایی مانند سهام، به‌ویژه در بورس، نسبت به ریال ارزش بیشتری پیدا کنند. به‌عنوان مثال، طی شش سال گذشته، بورس ایران در شرایط بحرانی و ریزش‌های سنگین، بازدهی قابل توجهی را ثبت کرده است. در این دوره، شاخص بورس حدود یک هزار و ۴۵۰ درصد رشد داشته، در حالی که بازارهای دیگر نظیر سکه و مسکن رشد کمتری را تجربه کرده‌اند. با وجود این، بورس به دلیل حساسیت بالای آن به کوچک‌ترین تغییرات، همواره به‌عنوان بازاری ناپایدار و پرنوسان دیده می‌شود، در حالی که دیگر بازارها این ویژگی را ندارند. اگر به تایم‌فریم‌های بلندمدت‌تر نگاه کنیم، بورس ایران از ۳۰ سال پیش تا کنون بیش از ۴۶۰۰ برابر رشد داشته که نشان‌دهنده بازدهی بسیار بالای آن در مقایسه با سایر بازارهاست. به‌نظر من، در شرایط کنونی، بزرگ‌ترین عامل منفی تأثیرگذار بر بورس، مسائل سیاسی و ابهامات موجود است. قطعی‌های مکرر گاز و برق نیز آسیب‌های جدی به عملکرد آن وارد کرده‌اند. اما با توجه به شرایط اقتصادی، پیش‌بینی می‌کنم که تا پایان سال، شاخص بورس ایران به بیش از سه و نیم میلیون واحد خواهد رسید و این روند اجتناب‌ناپذیر است.

 

افزایش متناوب قیمت دلار مترادف رشد بورس نیست

علی رئوفی، کارشناس بازار سرمایه در گفت‌وگو با رسانه اظهار داشت: «در تحلیل‌های اقتصادی، یکی از مسائل مهم، نااطمینانی بازار است. به‌طور معمول، زمانی که قیمت دلار افزایش می‌یابد، ابتدا بازار سرمایه واکنش نشان نمی‌دهد تا مطمئن شود که آیا بازار توانایی تاب‌آوری در نرخ جدید دلار را دارد یا نه. به عبارت دیگر، تا زمانی که دلار به‌طور مستمر افزایش می‌یابد، انتظار نمی‌رود که بازار به سرعت واکنش نشان دهد، ولی بعد از آنکه قیمت دلار به یک ثبات نسبی رسید، سرمایه‌ها به سمت بازارهای دیگر از جمله بازار سرمایه جذب می‌شوند. در حال حاضر، بازار نگران است که آیا اقتصاد توانایی سازگاری با نرخ جدید دلار را خواهد داشت یا خیر. یکی دیگر از عواملی که بر وضعیت فعلی تأثیر گذاشته، سیاست‌های بانک مرکزی در سال‌های اخیر است. در سال ۹۸، سیاست‌های انبساطی موجب افزایش رشد نقدینگی و گردش آزاد پول در بازارهای مختلف از جمله بورس شد. اما در سال‌های اخیر، بانک مرکزی سیاست‌های انقباضی را پی گرفته که باعث کاهش تزریق نقدینگی به بازارها شده است. هدف بانک مرکزی کاهش سرعت رشد نقدینگی بوده است که در نتیجه نقدینگی کمتر به بازارها تزریق می‌شود. در کنار این تغییرات، ابزارهای جدیدی برای توزیع نقدینگی در بازارها معرفی شده است. به‌طور مثال، صندوق‌های طلا و درآمد ثابت و همچنین پلتفرم‌های آنلاین طلا به‌طور قابل توجهی در حال جذب نقدینگی‌اند. این باعث شده که نقدینگی بین بازارهای مختلف پخش شود و فشار بر بازار سهام کمتر گردد.»

 

انتظار برای بهار بورس در بهار ۱۴۰۴

علی رئوفی درباره آینده بازار سرمایه یادآور شد: «درنهایت، پیش‌بینی می‌شود که تا پایان سال جاری، با توجه به عدم ثبات نرخ دلار و ریسک‌های سیاسی، بازار سرمایه نتواند رشد قابل توجهی را تجربه کند. همچنین با توجه به موعد تسویه اعتباری‌ها و سایر مشکلات اقتصادی، ورود نقدینگی جدید به بازار محدود خواهد بود. اما در صورتی که ریسک‌های سیاسی کاهش یابند و شرایط اقتصادی تثبیت شود، پیش‌بینی می‌شود که از فروردین ماه سال آینده، بازار سرمایه شاهد رشد قابل توجهی باشد؛ چرا که نسبت ارزش دلاری بورس به کف خود رسیده و پتانسیل رشد دارد.»

 

سایه ریسک سیاسی بر سر بورس

مهدی سوری، کارشناس بازار سرمایه در گفت‌وگو با رسانه درباره علل ریزش بورس مطرح کرد: «بازار سرمایه را می‌توان از دو جنبه بررسی کرد؛ یکی از نظر سطوح قیمتی و سودآوری آینده، و دیگری از زاویه ریسک‌ها و عواملی که ممکن است بر آن تأثیر بگذارند. در تحلیل بازار، معمولاً از پارامتر P/E (نسبت قیمت به سود) استفاده می‌کنیم تا وضعیت بازار را بررسی کنیم. این نسبت یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها برای ارزیابی بازار است که در سال‌های اخیر ثابت مانده است. این وضعیت باعث شده تا فعالان بازار بر این باور باشند که قیمت‌های فعلی بازار مناسب است، اما در عین حال، برخی ریسک‌ها نیز بر بازار تأثیر گذاشته است. یکی از مهم‌ترین ریسک‌ها، به‌ویژه در روزهای اخیر، ریسک‌های سیاسی است. مواضع رئیس‌جمهور جدید آمریکا و تنش‌ها و کشمکش‌های موجود بین ایران و اسرائیل، موجب سردرگمی در بازار شده است. این ریسک‌ها باعث شده فعالان بازار قیمت‌ها را بر اساس احتمالات آینده تخمین بزنند، بنابراین بازار به قیمت‌های پایین‌تر از آنچه که در گذشته مشاهده می‌شد، واکنش نشان داده است.»

 

افزایش نرخ دلار مانع حذف قیمت‌گذاری دستوری است

وی افزود: «با این حال، دو موضوع مهم در بازار وجود دارد؛ اول، اینکه قیمت‌ها نسبت به گذشته ارزان‌تر شده‌اند، دوم اینکه همچنان ریسک‌های سیاسی و نظامی وجود دارد که بر تصمیمات فعالان تأثیر می‌گذارد. در این شرایط، موضوع قیمت‌گذاری دستوری نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. زمانی که بازار ارز تحت تنش قرار می‌گیرد، دولت‌ها نگرانی‌هایی دارند که نرخ ارز نیمایی با دلار آزاد فاصله زیادی نداشته باشد. در شرایط ثبات بازار، این فاصله کاهش پیدا می‌کند و به تولیدکنندگان کمک می‌کند تا هزینه‌هایشان کمتر شود و در نتیجه رانت و دلالی کاهش یابد.»

این کارشناس بازار سرمایه تکمیل کرد: «با این حال، در شرایطی که دلار آزاد رشد شدیدی داشته باشد، دولت‌ها به دلیل نگرانی از اثرات تورمی نمی‌توانند به راحتی قیمت‌گذاری دستوری را حذف کنند. در این شرایط، دولت‌ها نمی‌توانند به‌طور کامل به بازار آزاد اجازه دهند تا نرخ دلار نیمایی رشد کند، زیرا این مسئله ممکن است منجر به تورم بالا شود. بنابراین، در حال حاضر سیاست‌های حذف قیمت‌گذاری دستوری متوقف شده است تا آرامش به بازار برگردد. در صورت بازگشت آرامش به بازار ارز و اصلاح یا تثبیت نرخ دلار آزاد، این امیدواری وجود دارد که نرخ دلار نیمایی رشد کند و فاصله آن با دلار آزاد کاهش یابد. در این صورت، بازار سرمایه می‌تواند دوباره به سمت رشد حرکت کند.»

 

سیگنال حمایت دولت به بازار سرمایه

سوری درباره آینده بازار گفت: «در نهایت، تیم اقتصادی دولت جدید توانسته است این پیام را به فعالان بازار برساند که از بازار سرمایه حمایت خواهد کرد. البته، با مصوبه جدید پتروشیمی، به‌ویژه در زمینه بازار ارز، نشان داده شده است که دولت پس از بحران ارزی اخیر، تمرکز خود را بر کنترل بازارها گذاشته است و به همین دلیل سیاست‌های حذف قیمت‌گذاری دستوری را با جدیت کمتری دنبال می‌کند. این موضوع باعث شده تا وضعیت بازار در حال حاضر بهتر به نظر برسد. در مجموع، وضعیت کوتاه‌مدت بازار پر از ریسک است، اما اگر مسائل سیاسی به بحران تبدیل نشود، آینده بازار سرمایه می‌تواند امیدوارکننده باشد. فعالان بازار منتظرند که تنش‌های سیاسی و نوسانات ارز به شرایط باثباتی برسد تا بتوانند فعالیت‌های خود را با اطمینان بیشتری ادامه دهند.»

 

چرا بورس به روز‌های طلایی خود بازنمی‌گردد؟ 

ایمان رئیس، کارشناس بازار سرمایه در گفت‌وگو با رسانه درباره علل ریزش بورس عنوان کرد: «در حال حاضر شاهدیم که دولت سیاست‌هایی را اتخاذ کرده تا قیمت‌گذاری دستوری را کنار بگذارد، اما با وجود این تغییرات، بازار بورس هنوز نتوانسته است رشد مورد انتظار را تجربه کند. این وضعیت مشابه سال‌های ۹۷ و ۹۸ است. از شما می‌خواهم که تفاوت‌های امسال با آن سال‌ها را توضیح دهید و اینکه چرا هنوز رشدی که باید در بورس رخ می‌داد، مشاهده نمی‌شود. خبرنگاران معمولاً به این نکته اشاره می‌کنند که وضعیت سیاسی در سال‌های ۹۷ و ۹۸ بهتر از حالا بوده است. این موضوع بی‌تأثیر نیست و به نظر می‌رسد که شرایط فعلی و تغییرات اخیر، تأثیرات خود را بر بازار گذاشته‌اند. با این حال، بازار در سال ۹۷ رشد ۵۰ درصدی داشت. این رشد به این معنا نیست که بازار به پایان راه خود رسیده است، بلکه دلایلی وجود دارد که مانع رشد بیشتر آن شده است. یکی از این دلایل، فاصله بین نرخ دلار توافقی و دلار آزاد است، همچنین افزایش نرخ بهره بین‌بانکی در این مدت تأثیرگذار بوده است.»

 

اعتماد مردم به بازار طلا و ارز بیشتر از بورس 

وی افزود: «علاوه بر این، نوسانات اقتصادی جهانی نیز بر بازار اثر گذاشته و باعث رشد بازار‌های موازی شده است. مردم در حال حاضر تمایل بیشتری به سرمایه‌گذاری در طلا دارند و بازار‌های فیزیکی طلا بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته‌اند. به‌ویژه اینکه صندوق‌های طلا در چند سال اخیر رشد کرده‌اند و بازار سرمایه به‌طور غیرمستقیم از این روند تأثیر پذیرفته است. اما در این میان، مسائل مربوط به اعتماد مردم به بازار سرمایه نیز اهمیت دارد. برای مثال، تعطیلی‌های ناگهانی یا شرایطی که پیش‌بینی‌ناپذیر است، باعث کاهش اعتماد مردم به بازار سرمایه می‌شود. در چنین شرایطی، افراد ترجیح می‌دهند به جای بازار‌های مالی، به سراغ خرید فیزیکی طلا بروند. این تغییرات در رفتار سرمایه‌گذاران نیز بر وضعیت بازار تأثیر گذاشته است.»  رئیس در پیش‌بینی خود از آینده بازار سرمایه بیان کرد: «به‌ویژه با توجه به بازار بورس کالا که شاهد معامله محصولات با دلار توافقی نیستیم و این کالا‌ها با قیمت‌های بالاتری معامله می‌شوند، این وضعیت در چند ماه آینده در صورت‌های مالی شرکت‌ها تأثیرگذار خواهد بود و در نهایت بر تابلو‌های معاملاتی نیز مشاهده می‌شود. افرادی که این روند را پیش‌بینی کرده‌اند، در حال حاضر خرید‌های خود را انجام می‌دهند. در مورد چرخش پول در بازار سرمایه، باید گفت که سرعت این چرخش باعث شده که بسیاری از افراد در بازار سرمایه عجله کنند. در گذشته، بسیاری از سرمایه‌گذاران سهام را خریداری کرده و برای مدت طولانی نگه می‌داشتند، اما امروز به دلیل شرایط سیاسی و اقتصادی، این روش دیگر به اندازه گذشته رایج نیست و بسیاری از سرمایه‌گذاران به‌دنبال بازدهی سریع‌تری هستند. این ترس و عدم اطمینان از آینده باعث تغییرات در رفتار سرمایه‌گذاران شده است. در نهایت، با توجه به اینکه صحبت‌هایی در مورد کاهش فروش نفت به چین و هند وجود دارد، این موضوع می‌تواند باعث تمایل بیشتر افراد به سرمایه‌گذاری در بازار‌هایی مانند دلار و طلا شود، زیرا این بازار‌ها واکنش سریع‌تری نسبت به تغییرات اقتصادی دارند.»

 

۴ عامل بازدارنده در رشد بورس 

محمود مرادی، کارشناس بازار سرمایه در گفت‌وگو با رسانه درباره علل ریزش بازار سرمایه بیان کرد: «اولین موضوع در حوزه نرخ ارز است. در سال ۱۳۹۷، ایران پنج سال را پشت سر گذاشته بود، از سال ۱۳۹۲ تا پایان ۱۳۹۶. در این سال‌ها، با وجود رشد نرخ ارز و افزایش تورم و نقدینگی، نرخ ارز ثابت مانده بود و در محدوده ۳۶۰۰ تا ۳۸۰۰ تومان نوسان می‌کرد. این وضعیت باعث ایجاد انتظارات تورمی و رشدی در خصوص نرخ ارز شد. با خروج آقای ترامپ از برجام در سال ۱۳۹۷، این انتظارات تخلیه شدند و شاهد رشد نرخ ارز در آن سال بودیم.»  وی افزود: «اما تفاوت سال ۱۴۰۳ با ۱۳۹۷ این است که دیگر این اتفاق تکرار نشده است. از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۳، به طور متوسط هر سال شاهد تورم ۴۰ درصدی بودیم که این تورم به طور کامل بر نرخ ارز بازار آزاد تأثیر گذاشته و در حال حاضر نرخ ارز با نقدینگی و تورم تقریباً در تعادل قرار دارد. بنابراین، این بار نرخ ارز با ثبات بیشتری روبه‌رو است و نرخ ارز فعلی تا حد زیادی با عوامل اقتصادی، از جمله نقدینگی، همخوانی دارد.»

این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: «دومین موضوع مربوط به حوزه انرژی است. در سال ۱۳۹۷، بسیاری از شرکت‌ها با مشکلات جدی در تأمین انرژی مواجه نبودند. اما در سال ۱۴۰۳، شاهد قطع برق در تابستان و قطع گاز در زمستان برای بسیاری از شرکت‌ها بودیم. این مسئله باعث کاهش تولید در برخی صنایع شده است. علاوه بر این، ناترازی انرژی همچنان ادامه دارد و انتظارات نسبت به سال‌های آینده نیز چندان خوش‌بینانه نیست. حتی در برخی صنایع، مشکلات آب نیز بروز کرده است. برای مثال، فولاد مبارکه در سال ۱۳۹۷ نگرانی زیادی درباره آب نداشت، اما اکنون مجبور به انتقال آب از خلیج‌فارس است که هزینه‌های زیادی به شرکت تحمیل کرده است. این افزایش هزینه‌ها تأثیر منفی بر سودآوری بسیاری از شرکت‌ها گذاشته است.»  مرادی ادامه داد: «سومین موضوع به ریسک‌ها و فشار‌های دولت مربوط می‌شود. در سال‌های اخیر، هزینه‌ها برای صنایع افزایش یافته است. به طور مثال، نرخ خوراک گاز و سوخت برای صنایع در زمستان به حدود ۲۰ سنت رسیده، در حالی که میانگین نرخ خوراک در منطقه خلیج‌فارس حدود ۱۰ سنت است. این اختلاف قیمت موجب کاهش سودآوری بسیاری از صنایع شده است. علاوه بر این، نرخ بهره مالکانه معادن به شدت افزایش یافته و بدهی دولت به برخی صنایع، از جمله صنایع دارویی و نیروگاه‌ها، بیشتر شده است. همچنین در صنعت خودرو، پس از چندین سال، همچنان وضعیت مشخصی در خصوص مدیریت شرکت‌ها وجود ندارد و سهامداران خرد نمی‌دانند که مدیریت این شرکت‌ها در دست چه کسانی است.»

وی در پایان یادآور شد: «دیگر فشار‌های دولتی در سال ۱۴۰۳ شامل تحریم‌ها و ریسک‌های امنیتی نیز می‌شود. در سال ۱۴۰۳، ما شاهد تشدید ریسک‌ها از جمله ریسک جنگ و تحریم‌ها بودیم که تأثیر زیادی بر بازار سرمایه گذاشته است. به‌علاوه، کاهش سرمایه اجتماعی ناشی از اعتراضات و تحولات داخلی نیز به بی‌اعتمادی در بازار سرمایه دامن‌زده است. در مقابل، در سال‌های اخیر، با افزایش نرخ تورم و قیمت طلا، بسیاری از سرمایه‌گذاران ترجیح داده‌اند که به‌جای سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه، وارد بازار‌های امن‌تری همچون طلا شوند. در مجموع، شرایط بازار سرمایه در سال ۱۴۰۳ به هیچ وجه مشابه سال ۱۳۹۷ نیست و با توجه به فشار‌های متعدد اقتصادی و سیاسی، انتظار نمی‌رود که بازار سرمایه به مانند سال ۱۳۹۷ رشد واقعی داشته باشد. حتی اگر رشد نرخ ارز افزایش یابد، این رشد تنها در ظاهر و به صورت اسمی خواهد بود و در مقایسه با بازار‌های دیگر همچون طلا، رشد بازار سرمایه ممکن است پایین‌تر باقی بماند.»

 

 

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط

آخرین اخبار