به گزارش رصد روز، گلستان یکی از استانهای مهم کشور از نظر برخورداری از صنایع معدنی است. زغال سنگ و ید از جمله این معادن هستند اما گلستان دارای معادن با ارزش دیگری به نام صدف کوهی است که در ایران و خاورمیانه بینظیر هستند.
«صدف کوهی» مادهای معدنی است که در صنایعی از جمله رنگسازی، کارخانههای سیمان، داروسازی، مواد آرایشی و بهداشتی، صنایع پی وی سی، کلید و پریز، ظروف ملامین و عایقهای رطوبتی و غیره کاربرد دارد اما فرآوری این محصول در گلستان تنها به تأمین منبع کلسیم خوراک دام و طیور ختم میشود که ارزش افزوده چندانی هم برای استان ایجاد نمیکند.
استخراج این ماده معدنی تخریب زیست محیطی کمتری نسبت به دیگر معادن بر جای میگذارد اما در استان آنگونه که باید مورد توجه قرار نمیگیرد.
احمد جوادی، معدندار گلستانی گفته است که اقداماتی برای فرآوری صدف کوهی انجام شده اما چالشهایی چون نبود سرمایه و عدم پرداخت تسهیلات، مانعی برای بهرهبرداری از این فسیل با ارزش است. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
*صدف کوهی دقیقا چیست و چند معدن در استان گلستان به استخراج این ماده مشغول هستند؟
صدف کوهی از بقایای شکمپایان و دو کفهایهای دو میلیون سال پیش دریای خزر است که بر اثر پسرفت آب دریا روی هم انباشته شده و کلونهای صدفی را شکل دادهاند. این فسیل نوعی کربنات کلسیم به حساب میآید، استفادههای گوناگونی دارد و ۴۵ تا ۷۰ نوع ماده را میتوان از آن تولید کرد. از ۱۳ معدن صدف کوهی موجود در شهرستان گنبد کاووس، پنج معدن فعال و هفت معدن به دلیل عدم دسترسی به جادههای مناسب و مشکلات معارض، غیر فعال هستند.
* آیا معادن صدف کوهی در گلستان، مواد را پس از استخراج، فرآوری هم میکنند؟
در میان پنج معدن فعال در استان، چهار مورد آنها به کارخانه فرآوری مجهز هستند. این کارخانهها، واحد کانهآرایی معادن محسوب میشوند. البته کارخانههای فرآوری صدف کوهی در گلستان، بیشتر کار سنگشکن، خردایش، دانهبندی و بستهبندی را انجام میدهند و نهایت فرآوری صدف کوهی در گلستان این است که به عنوان منبع کلسیم در خوراک دام و طیور و آبزیان استفاده شود. صدف کوهی، بیشترین کلسیم طبیعی دنیا را دارد و در حوزه خوراک دام، طیور و آبزیان نسبت به رقبای خود که شامل کربنات کلسیم و سنگ کلسیت میشود پیشتاز محسوب میشود؛ چرا که میزان کلسیم و جذب آن بسیار بیشتر است و به همین دلیل مورد استقبال قرار دارد.
آیا اقدامی در حوزه ایجاد صنایع تبدیلی در استان انجام شده است؟
متاسفانه در حوزه صنایع تبدیلی، اقدامات چندانی در استان انجام نشده است و افراد زیادی به این حوزه که میتواند ارزش افزوده صدف کوهی را افزایش دهد، ورود نکردهاند. در واقع، معمولا خامفروشی در استان انجام میشود؛ چراکه استفاده در خوراک دام و طیور هم ارزش افزوده بسیار پایینی ایجاد میکند. در حالی که، صدف کوهی مصارف زیادی دارد؛ از جمله در صنایع لاستیکسازی، چسب، رنگسازی، ساخت شیشه و سرامیک، داروسازی و ایزوگام. در این میان، سرمایهگذاران تنها در حوزه ساخت مصالح نوین ساختمانی قدمهایی برداشتهاند. مطالعاتی نیز در حوزه تولید کاغذ سنگی از این ماده انجام شده است. در صورت تولید این محصول در گلستان، بخشی از نیاز کشور رفع میشود و واردات کاهش مییابد. در عین حال، هزینه بالای تأمین دستگاههای مورد نیاز برای تولید کاغذ سنگی، ورود به این حوزه را به شدت سخت کرده است.
* دلیل عدم ایجاد صنایع تبدیلی در استان و عدم ورود سرمایهگذاران به موضوع فرآوری این فسیل چیست؟
کیک اقتصادی ایران به شدت کوچک شده و سهم استان گلستان هم بسیار کم است که نمونه آن را در سرانه اشتغال استان و تسهیلاتی که به سرمایهگذاران اعطا میشود، به وضوح میتوان دید. بانکهای استان به شدت ضعیف هستند و توانایی بالایی ندارند. بسیاری از سرمایهگذاران منابع خود را به پایتخت انتقال دادهاند و از آنجا تسهیلات دریافت میکنند. سرمایهگذاران تهرانی سخن از تسهیلات هزار میلیارد تومانی به میان میآورند اما کارخانهداران صنایع کوچک گلستان، حتی نمیتوانند تسهیلات پنج میلیاردی دریافت کنند. برای بهبود شرایط صنایع کوچک، باید حمایت بانکی وجود داشته باشد. به نظر میرسد بیش از ۹۰ درصد تأمین مالی صنعتگران گلستانی توسط بانکها انجام شده و هیچگاه تأمین مالی از طریق بورس و سرمایهگذار خارجی در دستور کار نبوده است. در عین حال، این تنها شاهرگ هم بسته شده و بر سر اندک تسهیلات موجود که در قالب تبصره ۱۸ ارائه میشود، دعواست که آن هم توسط عدهای خاص بلعیده میشود. برخی از کارخانهها بخش اعظمی از تسهیلات استان را بلعیدهاند این در حالی است که کارخانجاتی در گلستان وجود دارند که میتوانند مشکل واحد تولیدی خود را با رقمهای ۵ و ۱۰ میلیارد تومانی حل کنند. صنعتگران در بهترین حالت به فکر حفظ وضع موجود و عدم گسترش واحد تولیدی خود هستند؛ چراکه تعطیلیهای نامنظم، قطعی برق و گاز و همچنین کمبود سوخت، انگیزهای برای گسترش صنایع باقی نمیگذارد.
* دفاتر برخی از معادن خارج از استان است، این مسأله چه آسیبی را به وجود میآورد؟
مردم استانهایی که دود زغال میخورند و منابع طبیعی آنها نابود میشود، حق دارند از حقوق دولتی سهم درآمد منابع طبیعی نسبت به بازسازی معادن و مالیات بهرهمند شوند که این موضوع در قانون نیز آمده است. حقوق دولتی که بهرهبردار معدن به صنعت، معدن و تجارت پرداخت میکند باید برای اقدامات عامالمنفعه همان منطقه هزینه و در ازای تخریبها هم بوتهکاری انجام شود. اما متأسفانه مالیات برخی معادن به واسطه اینکه دفاتر آنها در گلستان نیست به استان تعلق نمیگیرد و این موضوع چالشی جدی است.
برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید