برخی افراد بدون اینکه الفبای صنعت خودرو را بدانند مدیر خودروسازی می‌شوند خروجی این وضعیت ، می شود نبود سیاست مدون و بلند مدت در توسعه محصول در خودرو سازی که بعد از سال‌ها فعالیت یک کارخانه خودروسازی محصول جدیدی روانه بازار نمی کند
به گزارش اختصاصی رصد روز ، چالش های پیش روی صنعت خودروسازی و تصمیمات خلق الساعه در آن اتفاقاتی را برای صنعت ما در کشور رقم زده که در آن مردم تنها متهم اصلی این جریانات را کارخانجات خودرویی دارند.ابهامی که باید توسط مدیران خودرویی پاسخ داده شود. در بخش دوم گفتگو با حسین مقیسه با بررسی این چالشها پرداخته شد.
حسین مقیسه کارشناس صنعت خودرو در این باره بیان کرد:: در کارخانه فولادی که ۲۰ میلیون تن محصول در سال تولید می کند حدود ۱۵۰ هزار شغل در آن ایجاد می‌شود. اما در یک کارخانه مونتاژ خودرو که یک خودروی یک تن تا یک تن و ۲۰۰ کیلویی را روانه بازار می‌کند شاهد هستیم که با توجه به صنایع وابسته رقم قابل توجهی ایجاد اشتغال می نماید بنابراین برای چنین صنعتی جایز نیست که از مدیران خودرویی کم توان استفاده کرد. برخی افراد بدون اینکه الفبای صنعت خودرو را بدانند مدیر خودروسازی می‌شوند خروجی این وضعیت ، می شود نبود سیاست مدون و بلند مدت در توسعه محصول در خودرو سازی که بعد از سال‌ها فعالیت یک کارخانه خودروسازی محصول جدیدی روانه بازار نمی کند.
حسین مقیسه درباره وجود مافیا در صنعت خودروسازی تأکید کرد: در این خصوص باید دید در برهه های مختلف صنعت خودرو چگونه در کشورمان شکل گرفته و مدیران خودرو در این صنعت میانگین طول فعالیتشان بعنوان مدیریت ارشد چه میزان بوده است ، بهترین مدیران خودرو ای ما عمرشان در این حوزه ۱۰ تا ۱۲ سال بوده که البته این مدت مربوط به مدیران اصلی نیست بلکه در زیرمجموعه‌های آنها چنین موضوعی را می بینم و در راس آنها عمر مدیریتی نهایت به ۶ تا ۸ سال می‌رسد در خصوص وجود یا عدم وجود مافیا باید دید نحوه شکل گیری قطعه‌سازی های بزرگ خودرو به چه شیوه ای بوده و اگر در حال حاضر سوء استفاده ای می شود راهکار اصلاح چه می تواند باشد. در ده هفتاد شمسی شرایطی طلایی برای شروع به کار قطعه سازهای بزرگ کنونی وجود داشت که برخی خیلی راحت در قطعه سازی ورود کردند بدون بروکراسی ها و ممیزی های کنترل های حال حاضر و البته رشد خوبی هم داشتند به طوری که با اعلام آمادگی برای تولید هر قطعه مورد حمایت خودروسازها و دولت قرار می‌گرفت و این گونه بود که می‌دیدیم خودروساز علاوه بر اینکه پیش‌پرداخت تولید قطعه سازی را به قطعه ساز می داد پول یا وام برای ایجاد خط تولید و یا حتی خط تولید را هم در اختیار قطعه ساز قرار می داد، در این شرایط بسیاری از افراد در آن برهه زمانی در صنعت قطعه‌سازی رشد کردند و حالا تاثیرگذاری زیادی روی مدیران خودرو دارند اما شرایط برای افراد توانمند که در حال حاضر برای شروع کار آن دوران نیست و تازه باید با قطعه سازان فربه و بزرگ که آن دوران شکل گرفته اند باید رقابت کنند. حال اگر شما بعنوان اصحاب رسانه به شکل‌گیری این روند می خواهید عنوان مافیا قرار دهید مختار هستید. باید گفت که در یک ساختار غلط و عدم بروزرسانی و باز تعریف مجدد می تواند مافیا نیز وجود داشته باشد. البته به این نکته اذعان داشته باشیم وجود قطعه سازی بزرگ به خودی خود معنای انحصار ندارد بلکه یک روند غیر شفاف باعث بروز شبهاتی می شود که باید بصورت مجزا در خصوص آن بحث شود.
اشکال دیگر قطعه سازی های بزرگ کشور این است که از نظر طراحی محصول به مانند قطعه سازان بزرگ کشور های صنعتی شکل نگرفته اند و فقط از نظر اسمی رشد کردیم متاسفانه مردم فقط خودروساز را بعنوان توسعه دهنده محصول می بینند ، در صورتی که توسعه محصول کار مشترک بین خودرو ساز و قطعه ساز است که در هر دو حوزه ما دچار مشکلات بسیاری هستیم و از داشتن نیروی متخصص محروم و در پرورش چنین نیروهای و نگاه داشت آنها ضعیف عمل می کنیم
این کارشناس صنعت خودرو درباره حلقه مفقوده در صنعت خودرو گفت: صنایع تولیدی کشور در شرایطی فعلی دچار اقتصاد دستوری هستند که این مسئله باید حل و فصل شود البته اینگونه سیاست های مضر برای تولید هر زمان به نحوی نمایان می شود گاهی با سرکوب قیمت دلار آنهم درشرایطی که تورم بالای ۲۰% داریم باعث می‌شود که ناگهان اتفاقاتی در حوزه های تولیدی خواهیم داشت که تولید کننده داخلی دیگر توان رقابت با محصول وارداتی یا قاچاق نداشته و ندارد و یا در سالیان گذشته بیشترین مشکل این بود که وقتی سیاستی در حال پیاده شدن بود ناگهان با تغییر مدیرسیاستگذاری پیش بینی شده اجرا نمی‌شد
حسین مقیسه درباره اینکه چطور در کشوری که دانش کافی برای ساخت ادوات و موشک‌های پیشرفته وجود دارد اما صنعت خودروسازی آن با ایراد روبروست اینطور توضیح داد: این موضوع فقط مختص خودروسازی نیست و شامل همه صنایع می‌شود صنعت موشکی صنعت اقتصادی نیست بلکه صنعت امنیتی برای حفظ کشور است که بحث اقتصادی آن در الویت نیست ولی در صنعتی مانند خودروسازی کاملا بحث اقتصادی بودن ارجحیت پیدا می‌کند و باید زنجیره تامین مناسبی داشته باشیم که شامل بخش های مختلف می شود و بعد از آن باید بستر مونتاژ وجود داشته باشد تا در نهایت خودرویی تولید شود که عامه مردم آن را مقایسه می کنند با محصولات خودرو سازان مطرح جهانی فارق از اینکه این محصول برای چه توان اقتصادی مشتری مربوطه ساخته شده است.
حسین مقیسه درباره ی نقش مردم در مطالبه گری برای افزایش کیفیت عنوان کرد: هر محصولی که تولید می‌شود باید به این پرسش پاسخ دهد که برای کدام مشتری و با چه سطح از توانگری مالی به بازار عرضه خواهد شد با درآمد ریالی و هزینه های دلاری در شرایط اقتصاد حال حاضر متاسفانه گاها شان مردم در عرضه محصولات با کیفیت در نظر گرفته نمی‌شود یقیناً شان مردم ما خیلی بیشتر از محصولات فعلی است اما با شرایط فعلی ، خودرو سازان با مشکلات بسیاری دست به گریبانند و به توان فعلی خود می نگرند و برای پاسخگویی به مشتری با توان مالی مشخص فعلی و شرایط اقتصاد حال حاضر پاسخ در خور نمی توانند داشته باشند.
مقیسه درباره ارزیابی وضعیت کیفی مدیران خودرو اظهار کرد: نوسان زیادی در بحث کیفی مدیران خودرو داشتیم و داریم از ورود برخی افراد تازه وارد تا ورود سیاسی ها که بعضی از آنها خوب بودند و بعضی از آنها خیلی ضعیف هستند اما مدیرانی خودرویی داشتیم که برای حفظ موقعیت خود مجبور بودند افراد نا کارآمد را قبول کنند این فشارها از همه جا بوده که از مجلس و دولت تا برخی افراد ذی‌نفوذ دیگر در کل در بحث مدیران خودرویی اصلاً کیفیت لازم را نداریم در خودروسازی با دید یک بنگاه اقتصادی و صنعتی با آن برخورد نمی شود بلکه به نوعی سیاسی و دولتی است.
