به گزارش رصد روز، در ادامه تصویری دیده نشده و جالب از تیپ و چهره مهران احمدی و احمد مهران فر بازیگران نقش «بهبود و ارسطو» در سریال پایتخت را می بینید.
شروع بازیگری
باران احمدی اولین بازی خود را با سریال بیگناه آغاز کرده ، از طریق پدرش وارد دنیای بازیگری شده است و به این حرفه هم بسیار علاقمند است .
او در سریال بیگناه نقش دختری سر به هوا اما باهوش را بازی می کند که همراه برادر بزرگترش سینا هر روز چالش جدیدی را برای پدر و مادرشان تولید می کنند .
سارینا در سریال بیگناه
سریال بیگناه اثری خانوادگی و اجتماعی است ، داستان مردی به نام بهمن مردانی را به تصویر می کنشد که در پی کشف راز بیست و پنج سال قبل که به ایران باز می گردد و …
بازیگران این سریال :
مسعود رایگان
مهرانه مهین تراپی
رویا تیموریان
آتیلا پسیانی
محسن کیایی
ویشکا آسایش
شبنم مقدمی
مهران احمدی
احسان معجونی
ماهور الوند
نسرین نصرتی
حسین پورکریمی
هدیه بازوند
باران احمدی
ازدواج و همسر باران احمدی
باران احمدی ازدواج نکرده و مجرد است.
مهران احمدی (زادهٔ ۹ اسفند ۱۳۵۲) بازیگر و کارگردان ایرانی سینما، تئاتر و تلویزیون اهل ایران است.
مهران احمدی زاده نیشابور است وی بخاطر فرصت شغلی به تهران مهاجرت نموده وفارغالتحصیل شد. وی فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۸۵ با بازی در فیلم «آدم» ساخته عبدالرضا کاهانی آغاز کرد. او همچنین به عنوان برنامهریز، دستیار کارگردان و مدیر تولید در چند اثر حضور داشتهاست. بازی جدی احمدی در فیلمهایی مثل یک خانواده محترم، بغض و ماحی قابل توجه بود. او در سال ۱۳۹۲ در مجموعه تلویزیونی آوای باران نقش شکیب را بازی کردهاست. همچنین در فصل ۲ و ۳ و ۶ سریال پایتخت نقش بهبود فریبا را ایفا کرد.
احمدی نخستین فیلم بلند سینمایی خود با عنوان مصادره را در سال ۱۳۹۶ کارگردانی کرد.
مهران احمدی متولد ۱۳۵۲ در تهران می باشد.
مهران احمدی در کودکی به نیشابور کوچ کرده و در نوجوانی دوباره به زادگاهش تهران برگشته است. وی در سال ۷۳ وارد دانشگاه آزاد و در رشته تئاتر در رشته بازیگری فارغالتحصیل شد. مهران احمدی سینمایی خود را در سال ۱۳۸۵ با بازی در فیلم «آدم» آغاز کرد.
قسمتی از گفتگو با مهران احمدی
تصویر مهران احمدی برای بسیاری از ما با تصویر آدم های فقیر، بیچاره، بدبخت و خلافکار پیوند خورده و این مساله در سریال های اخیر او در تلویزیون نمود بیشتری داشته است. این حضور مستمر و نقش هایی با بن مایه های مشترک و اجراهای متنوع بهانه ای شد برای شنیدن حرف های بازیگری که حرفه اش را بسیار جدی گرفته و بازی کردن در آثار خوب تلویزیونی را ارزشمند می داند، چرا که به اعتقاد او تلویزیون باید هر روز رشد داشته باشد و سریال های بهتر و بهتر بسازد تا آنجا که هیچ کسی رغبتی به دیدن سریال های ماهواره ای نداشته باشد.
کارتان را در سیمای خانواده همراه سعید دولت و فرشید نوابی شروع کردید. شروع کارتان چندان چشمگیر نبود، از تلویزیون به سینما راه پیدا کردید و جایگاهتان را در سینما تثبیت کردید و بعد از آن دوباره با آثاری مانند پایتخت، مهرآباد و آوای باران به تلویزیون بازگشتید. در این مسیر چه اتفاقی افتاد که این قدر رشد داشتید؟ دوپینگ کردید!
مهران احمدی: آثاری که به آنها اشاره کردید، کارهایی بوده که از سر ناچاری در آنها بازی کردم و برایش دلیل روشنی داشتم؛ در واقع من دانشجوی تئاتر و بازیگری بودم، مسائل و مشکلاتی در خانواده برایم ایجاد شد، از جمله این که پدرم فوت کرد و دست به گریبان مشکل پرداخت شهریه دانشگاه و مخارجم بودم. همه اینها باعث شد خیلی راجع به کاری که بازی می کنم، فکر نکنم. بعد از مدتی وقتی اوضاع سر و سامان گرفت و بهتر شد، تصمیم گرفتم دیگر بازی نکنم، حتی به این قیمت که برای همیشه شغل بازیگری را از دست بدهم یا فراموش بشوم. به نظرم فراموش شدن بهتر از این است که آدم در نقشی بازی کند که اصلاآن را دوست ندارد و حائز هیچ ویژگی خاصی هم نباشد.
مهران احمدی در کودکی به نیشابور کوچ کرده و در نوجوانی دوباره به زادگاهش تهران برگشته است
من درباره نوع کارهایی که بازی کردید صحبت نمی کنم. جنس بازی شما هم در آن زمان چندان قابل دفاع نبود.
مهران احمدی: بله و همه اش به این مربوط است که حالامهران احمدی تجربه بیشتری به دست آورده است. آن زمان مشغول تحصیل در زمینه بازیگری و هنوز در ابتدای راه بودم. بعد از آن بود که به مرور در کوران تحصیلات و تجریه تکنیک ها و تاکتیک های بازیگری قرار گرفتم و رو به جلو حرکت کردم. ضمن این که وقتی بازیگری از تئاتر وارد دنیای رسانه ای مانند تلویزیون یا سینما می شود، بخوبی قاب را نمی شناسد و کم کم در این باره مجرب می شود. من به ضعف شدید کارم در آن دوران واقف هستم و حرف شما را کاملاقبول دارم.
برداشت من از حرف های شما این است که چند مولفه مختلف دست به دست هم داد تا شیب رشدتان صعودی باشد. احتمالاهمزمان تحصیلاتتان را به اتمام رساندید، تجربه های بیشتری کسب کردید و در زندگی خصوصی به شرایط تثبیت شده ای رسیدید!
بله. به شرایطی رسیدم که خیالم راحت تر بود، فکرم هزار جا نبود، تمرکز بیشتری روی بازیگری داشتم و می توانستم به نقشی که برعهده می گیرم فکر کنم. بله، حق با شماست.
ولی این قدر در این کار پیش رفته اید که دارید به خودتان صدمه می زنید.
منظورتان را نمی فهمم.
در سریال پایتخت با چشمان لوچ ظاهر می شوید، در سریال آوای باران تمام مدت یک چشمتان نیمه باز است و زیر لب بالاهم چیزی گذاشته اید که حتما نگاه داشتن اش سخت و آزاردهنده است. چطور شد این شیوه را در پیش گرفتید؟
مهران احمدی:من به این شیوه بازی نمی کنم، بلکه بازیگری را این طور می بینم. بازیگری از نظر من طراحی و اجرای یک شخصیت قابل باور است. ما حق نداریم متن را بخوانیم و برویم جلوی دوربین؛ باید قبل از اجرا شخصیت را طراحی کنیم که می تواند یک ماه یا دو ماه باشد و باید بروی درباره یک نقش تحقیق کنی، برای هر رفتار و کنشی که از شخصیت سر می زند طراحی داشته باشی، بی خود و بی جهت نمی توان پیش رفت و به نتیجه رسید. درباره رفتارهای ریز و درشت هر نقشی که بازی کرده ام، برنامه داشتم و هر کدام را که بپرسید علت اجرای آنها را برایتان توضیح می دهم. ممکن است برخی جاها رفتاری را درست اجرا نکرده باشم، یا در عمل موفق نبوده باشم، اما دلیل کنش ها و واکنش ها را می دانم. اصلابه دلیل همین چیزهاست که بازیگری یکی از سخت ترین مشاغل دنیا محسوب می شود، وگرنه اگر قرار باشد مهران احمدی مدام خودش را جلوی دوربین تکرار کند یا فقط به جای دیگران حرف بزند، اسمش بازیگر نیست. البته خیلی ها این کار را می کنند و اتفاقا کار راحت تر همین است. خیلی ساده است که آدم در هر نقشی مثل خودش بخندد، گریه کند، حرف بزند، عاشق شود و… اما من بازیگر حق ندارم مثلادر نقش شکیب به جای خودم باشم یا یک نقش کلیشه ای و تکراری ارائه کنم که بارها و بارها و بارها مردم در سینما و تلویزیون آنها را از من دیده اند. این چه هنری است؟! این چه مزیتی برای آدمی دارد که اسم خودش را بازیگر گذاشته است؟!
مهران احمدی در سال ۷۳ وارد دانشگاه آزاد و در رشته تئاتر در رشته بازیگری فارغالتحصیل شد
من حق ندارم این کار را بکنم. مردم باید هر بار یک شخصیت جدیدی از من ببینند؛ حداقل ده شخصیت متنوع که باید بتوانم بازی کنم! اما متاسفانه آفت راحت طلبی به جان بازیگری افتاده و از آنجا که گاهی یک مساله و شیوه غلط بی دلیل به عرف تبدیل می شود، مردم از یک شیوه درست تعجب می کنند. در بازیگری هم همین طور است، منی که شیوه درست را در پیش گرفته ام، مورد سوال قرار می گیرم که چرا راه سخت را در پیش گرفته ام و کسانی که به جای بازیگری راحت طلبی می کنند مورد سوال قرار نمی گیرند؟ به نظر من این افراد بازیگری نمی کنند، پررویی می کنند که بارها و بارها و بارها به با یک شیوه در مقابل مخاطبان ظاهر شوند. لطفا این مساله را با تیتر درشت منتشر کنید که برخی بازیگری نمی کنند، پررویی می کنند. می دانید چه چیزی در این باره برای من جالب است؟ این که بسیاری از این بازیگرنماها تصور می کنند که نقش هایشان را متفاوت از هم بازی می کنند، در حالی که فقط لباس و گریمشان عوض می شود. هیچ چیز دیگری در این افراد تغییر نمی کند! از لحن بگیرید تا رفتار، مناسبات، فضای حاکم بر روابط نقش با دیگر شخصیت ها، واکنش هایش مانند شیوه خندیدن، گریه کردن، راه رفتن، حرف زدن و…
اصلامگر همه ما مانند هم حرف می زنیم که یک بازیگر وقتی نقش راننده وانت را بازی می کند، همان طور حرف می زند که وقتی نقش یک دکتر را بازی می کند! و برخی هم این ماجرا را به نهایت رسانده اند و اگر یک بار نقش پلیس را بازی کنند تا همیشه پلیس باقی می مانند! اگر نقش دکتر را بازی کنند، همیشه همین نقش را برعهده می گیرند. حتما شما هم دیده اید!
در مورد بازیگرانی مانند شما هم اتفاق مشابه می افتد! و آن هم این است که وقتی شما بازیگری هستید که نقشتان را طراحی می کنید جنس خاصی از نقش ها به شما پیشنهاد می شود. به مرور زمان فقط یک جنس نقش به شما پیشنهاد می شود و مدام باید تلاش کنید که آنها را متفاوت بازی کنید. مثلابه شما بیشتر نقش های چرک پیشنهاد می شود؛ شخصیت های ناموجه و از طبقه فرودست جامعه!