پشت پرده مبارزه سجاد غریبی با مارتین فورد / با مارتین برای حمله هماهنگ کرده بودند + فیلم
به گزارش رصد روز ، پشت پرده مبارزه سجاد غریبی با مارتین فورد چیزی نیست که که این روزها خواندیم و در آن سجاد را عامل این اتفاق نشان می دهد بلکه حضور ناگهانی مارتین در صفحه اجتماعی سجاد غریبی شروع ماجرای میان این دو بود. بعد از اتفاقاتی که ...
به گزارش رصد روز، پشت پرده مبارزه سجاد غریبی با مارتین فورد چیزی نیست که که این روزها خواندیم و در آن سجاد را عامل این اتفاق نشان می دهد بلکه حضور ناگهانی مارتین در صفحه اجتماعی سجاد غریبی شروع ماجرای میان این دو بود.
بعد از اتفاقاتی که از رؤیارویی سجاد غریبی با مارتین فورد رخ داد هنوز تعداد زیادی از مردم اطلاعاتی در خصوص نحوه شکل گیری این نوع ارتباط بین هالک ایرانی و خشن ترین مرد دنیا ندارند. بعد از ورود سجاد غریبی به کشور اولین مصاحبه او در این باره جالب به نظر می آید و نکاتی را مطرح می کند که می تواند برای دنبال کنندگان فضای مجازی و این اتفاق جالب توجه باشد.
سجاد غریبی می گوید آشنایی او با مارتین به سال ۹۷ بر می گردد جایی که فورد با حضور در لایو اینستاگرامی او شروع به توهین می کند و این الفاظ آنقدر رکیک بود که نمی توانم حتی به آن اشاره کنم. بعد از آن او با در دایرکت اینستاگرام شروع به توهین کرد و من را ترسو خطاب می کرد.
او به من پیشنهاد مبارزه داد و می گفت تو نمی توانی با من مبارزه کنی من تا آن زمان مارتین را نمی شناختم . توهین های او به من آنقدر ادامه داشت که در نهایت من به او پیشنهاد مبارزه بدون دستکش دادم اما او قبول نکرد و وقتی دیدم که پیشنهادات مبارزه او باز هم در حال تکرار است صلاح ندیدم که آن را رد کنم.
بعد از حضور همیشگی در صفحات اجتماعی من طرفداران من با حضور در صفحه اینستاگرام او به برخی حرفها و توهین های او جواب دادند و این موضوع بیشتر از گذشته او را عصبانی کرد.
با اینکه من بوکس اصلا تمرین نداشتم و اما پیشنهاد او را قبول کردم زیرا اگر اینکار را نمی کردم او من را به عنوان یک ترسو می شناخت.
مارتین با بهترین اسپانسر در بهترین هتل بود اما من بدون هیچ اسپانسری مجبور شدم هتلی که در آن اقامت داشتم را ترک کنم و در خانه یکی از دوستان بمانم در آن سه چهار روز منیک وعده در روز غذا می خوردم زیرا هزینه ها به شدت سنگین بود.
شرکت بوکس استار که یک کمپانی در زمینه برگزاری مسابقات بوکس غیرحرفه ایست در شروع به ما گفت که یک دقیقه باید رو در روی هم بایستیم و از ما عکس گرفته می شود و در این یک دقیقه حق هیچ کاری را نداریم غافل از اینکه آنها بعد از حدود ۸ ثانیه با مارتین هماهنگ کرده بودند که حمله کند.