چرا این همه سال رگ گردن کسی برای اتفاقات بازار سرمایه و صنایع معدنی بیرون نزد؟ / برای هزاران سؤال یک پاسخ هم وجود ندارد / خام مثل درک نکردن مفهوم فولاد خام / به دنبال قربانی یا مقصر؟

تحلیل های غیرکارشناسانه و فضاسازی علیه اظهارات مدیرعامل یک شرکت فولادی طی روزهای گذشته به خوبی نشان می دهد که تا وقتی سطح ارزیابی در صنایع معدنی و شرکتهای فولادسازی در این حد و اندازه است و برخی کارشناسان بازار سرمایه چشمشان را روی واقعیت...

تحلیل های غیرکارشناسانه و فضاسازی علیه اظهارات مدیرعامل یک شرکت فولادی طی روزهای گذشته به خوبی نشان می دهد که تا وقتی سطح ارزیابی در صنایع معدنی و شرکتهای فولادسازی در این حد و اندازه است و برخی کارشناسان بازار سرمایه چشمشان را روی واقعیتی به این بزرگی طی سالهای گذشته بسته اند باید پیش از نگرانی در خصوص وضعیت اقتصادی به راستی آزمایی اظهاراتی پرداخت که معلوم نیست به پشتوانه آنها چه تصمیماتی برای کشور طی سالهای اخیر گرفته شده و تحلیل چنین رسانه ها و کارشناسانی چه تأثیری بر وضعیت معیشتی مردم گذاشته است؟

به گزارش اختصاصی رصد روز، مروری بر آنچه طی سالهای گذشته بر صنایع معدنی و بازار سرمایه گذشت دم خروس دروغگویی های بزرگی را آشکار می کند که در آن برخی با دادن آدرس اشتباه در پی معرفی مقصر هستند در حالیکه تنها مطالعه جراید و اظهارنظر کارشناسان بازار سرمایه و فعالان معدنی به خوبی آشکار می کند که اتخاذ سیاستهای غلط،  بازار سرمایه را به گودالی بزرگ برای بلعیدن سرمایه مردم تبدیل کرده و شرکتهای فولادسازی نیز بدون درنظر گرفتن نوع تولید همه به یک چوب زده شدند تا علاوه بر اینکه هزینه گران انرژی را پرداخت کنند و تحریم ها گرده آنان را فشار دهد قربانی نگاهی شوند که تنها صفر و صدی می بیند.

در چند روز گذشته اظهار نظر مدیرعامل فولاد مبارکه پیراهن عثمان برای عده ای شده که بدون ذره ای مطالعه نسبت به مفاهیم جاری در صنعت فولاد به اظهارنظرهایی می پردازند که جای نگرانی دارد. نگرانی هایی که جنسش این بار با همیشه فرق می کند چرا که مشخص می شود عیار تحلیل برخی ها که شاید طی سالهای گذشته در بخشی از فضای اقتصادی کشور تأثیرگذار بوده اند آنقدر ضعیف و بدون پشتوانه است که احتمالا نیاز باشد به آراء و نظرات آنان در گذشته نیز تشکیک وارد شود و اگر تصمیمی با اظهارات آنان در سازمان و نهادی گرفته شده بازنگری شود.

کدام کارشناس صنایع معدنی منکر آسیب هاییست که شرکتهای فولادسازی طی سالهای اخیر متحمل شده اند؟ کاهش میزان صادرات و گرانی انرژی، چالش توزیع مواد معدنی در زنجیره فولاد همه و همه باعث شد تا پیش از تحریم تبعات چنین مدیریتی در یکی از بزرگترین کارترهای اقتصادی کشور خود را نشان دهد و اصلا مهم نبود که شرکتهای فولادسازی در زمانی که تحریم تاب و توان تولید را از بسیاری از شرکتهای بزرگ گرفته بود پای کار تولید ماندند و در این میان نقش آفرینی برخی آنقدر پر رنگ بود که باعث شد جایگاه کشورمان در تولید فولاد دنیا بهبود پیدا کند.

باید قبول کرد که در میان تحلیهای ناپخته ای که طی چند روز گذشته از مصدر عدم اطلاعات کافی جاری شد به مفهوم کاهش تولید اصلا پرداخته نشد و این درد بزرگیست که نمی توان ساده از کنار آن گذشت. این تحلیلهای شتابزده آنقدر پی مچ گیری بود که به مفهوم فولاد خام توجهی نکرد و خیالشان تخت بود که فولاد تخت اول و آخر همه امارهای شرکتهای فولادسازیست در حالیکه اگر فقط برای چند دقیقه به خود فرصت مطالعه می دادند متوجه می شدند که مبنای ارائه آمار در شرکتهای فولادسازی تناژ تولید فولاد خام است و این فاکتور جهانی در تحلیلی داخلی که به سناریوی تخریب شباهت داشت فاکتور گرفته شد.

کارشناسانی که به خود زحمت ندادند تا حداقل پورتال ایمیدرو را باز کنند تا مشاهده کنند که در ارائه آمار و اطلاعات شرکتهای فولادسازی و صنایع معدنی آمار تولید فولاد خام مبنای آماری قرار گرفته است و هر تحلیلی دیگر جز این اشتباه و ناصواب خواهد بود.

واقعیت اینجاست که هجمه های شکل گرفته در خصوص اظهارات مدیرعامل فولاد مبارکه اصفهان را باید از کمی قبل تر ریشه یابی کرد جایی که برخی با ایجاد موجی در فضای مجازی سعی داشتند برای صندلی مدیریت بزرگترین کارخانه فولادسازی خاورمیانه تصمیم گیری و حاشیه سازی کنند در حالیکه در این میان فرد آسیب نمی دید و صنعت کشور تاوان چنین بی اخلاقی هایی را پرداخت می کرد.

اظهارنظر برخی کارشناسان بازار نیز سرمایه پس از اظهارات مدیرعامل فولاد مبارکه اصفهان این شائبه را ایجاد می کند که چرا در این ارزیابی ها و مطالبه گری ها به ریشه ریزش بازار سرمایه از سال ۹۹ تا کنون اشاره ای نمی شود؟ چرا به این مسئله که حدود ۸۰ درصد نمادهای بازار زیر ارزش ذاتی در حال معامله هستند گریزی مشاهده نمی کنیم؟ چرا از انتقادات رسانه ها و کارشناسان نسبت به بی تفاوتی تصمیم گیران در خصوص وضعیت بازار سرمایه حرفی و سخنی شنیده نمی شود؟ چرا از فروش آبشاری برخی نمادهای بزرگ که در ریزمعاملات آنان قابل مشاهده است تحلیلی ارائه نمی شود و انگار همه چیز مهیاست تا یک نفر مقصر تمام اتفاقاتی باشد که طی سالهای گذشته نه تنها سرمایه مردم را به باد داد بلکه روح و روان آنان را درگیر کرد و زندگی های زیادی تحت الشعاع قرار داد.

در روزهایی که ریزش بازار سرمایه در حال رکوردشکنی بود و تلفن سازمان بورس به هیچ تماسی پاسخ نمی داد نباید کارشناسانی که طی چند روز گذشته به اظهارنظر پرداختند و مطالبه ورود سازمانهای نظارتی را داشتند علم انتقاد را بلند می کردند؟

دلمان بخواهد یا نه صنعت فولاد کشور قربانی کشمکش هاییست که که بیشتر رنگ و بوی جناحی به خود گرفته تا حال و هوای تولید محصول و استراتژی های مدیریتی و این واقعیت آسیب رسان تیشه اش به ریشه ای می خورد که هزاران نفر روی سفره اش نان می خورند و دشمن قسم خورده برایش نقشه می کشد و هر نوع همراهی با چنین فضایی بازی در زمین دشمنانی است که لبخند و سرافزاری ملت بزرگ ایران برایشان غیرقابل قبول و بسان خوردن جام زهرست.

برای عضویت در کانال رصد روز کلیک کنید

مطالب مرتبط

آخرین اخبار